دانلود،دانلود آهنگ جدید،دانلود فیلم جدید

دانلود،دانلود آهنگ جدید،دانلود فیلم جدید،دانلود سریال،دانلود نرم افزار ، اخبار استخدامی ،

دانلود،دانلود آهنگ جدید،دانلود فیلم جدید

دانلود،دانلود آهنگ جدید،دانلود فیلم جدید،دانلود سریال،دانلود نرم افزار ، اخبار استخدامی ،

خلاصه داستان سریال دلدادگی | زمان پخش و عکس بازیگران

  • خلاصه داستان سریال دلدادگی | زمان پخش و عکس بازیگران

    ساعت پخش و تکرار سریال ایرانی دلدادگی | خلاصه داستان و بازیگران

    خلاصه داستان سریال دلدادگی

    سریال سر دلبران

    «دلدادگی» به نویسندگی طلا معتضدی مضمونی تاریخی دارد و داستانی عاشقانه را در دل تاریخ روایت می کند. «دلدادگی» به تهیه کنندگی حمید رحیمی نادی در ۴٠ قسمت و به سفارش سیمافیلم تولید می شود.

     

    خلاصه داستان سریال سر دلبران

    داستان این مجموعه از مقطع سقوط احمد شاه تا سقوط پهلوی روایت خواهد شد.

     

    بازیگران سریال سر دلبران

     

    زمان پخش سریال سر دلبران

برچسب ها

       

بهترین ماسک برای رفع موهای زائد | ساخت ماسک خانگی برای رفع موهای زائد

بهترین ماسک برای رفع موهای زائد | ساخت ماسک خانگی برای رفع موهای زائد

 

رفع موهای زائد , بهترین روش رفع موهای زائد بدن , رفع موهای زائد بدن به صورت طبیعی , ماسک برای رفع موهای زاید , رفع سریع موهای زاید , رفع موهای زائد با پوست گردو , رفع موهای زائد به روش گیاهی , از بین بردن موهای زائد ناحیه تناسلی , رفع موهای زائد با زردچوبه , رفع موهای زائد بدن مردان , ماسک رفع موهای زائد صورت , کم کردن موهای بدن , کم پشت شدن موهای بدن

نتیجه تصویری برای رفع موهای زائد | بهترین ماسک برای رفع سریع موهای زائد

 

 

برای اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

 

 

 

بهترین روش رفع موهای زائد

 برای رفع موهای زائد کدام راهها را امتحان کرده اید؟ اکثر شما با راههای مختلف از بین بردن موهای زائد بدن و صورت آشنا  هستید ولی به نظرشما هر یک مشکلات و سختی خودشان را دارند. یک راه دردآور است و راه دیگر اثرر خوبی ندارد. با رجوع به دل طبیعت و استفاده از روش های طب سنتی کشورهای مختلف می توانید راههای عالیی برای رفع موهای زائد بدن و صورت بیابید.

 

 

رفع موهای زائد و ماسک برای رفع موهای زائد بدن و صورت و راههای طبیعی رفع موهای زائد و رفع موهای زائد با زردچوبه و عدس قرمز و روغن مورچه و طب سنتی رفع موهای زاید

رفع موهای زائد

رفع موهای زائد با خمیر زردچوبه ، روش هندی ها

اول از همه زردچوبه و آب ، به جای آب از شیر هم می توانید استفاده کنید را به نسبت 1:2 باهم مخلوط کنید و روی حرارت کم  قرار دهید آنقدر مخلوط را هم بزنید تا حالت خمیری پیدا کند ، اجازه دهید سرد شود در صورت لزوم میی توانید در یخچال خمیرزردچوبه را قرار دهید. مقدار کمی نمک و یا شکر و 11 قاشق غذاخوری آرد را به خمیر خود اضافه کنید.

روش استفاده

ابتدا مقداری آرد ذرت را ه مناطقی که می خواهید پاکسازی کنید بزنید ، سپس لایه ای نازک از خمیر را در جهت رشد مو روی قسمت مورد نظر پخش کنید ، و آن را با یک تکه پارچه تمیز بپوشانید بعد از 155 دقیقه خمیر جذب پوست می شود سپس پارچه را بردارید و پوست را با آب گرم بشویید این روش را 2 بار در هفته تکرار کنید تا زودتر به نتیجه موردنظر برسید. این روش معمولا در هند استفاده می شود که یک اثر عالی در حذف موهای زائد دارد بر خلاف دیگر روش ها می توانید 11 بار از این  روش هندی استفاده کنید و شاهد درد کمتر و نتیجه بهتر باشید.

 ماسک زردچوبه

ماسک زردچوبه برای رفع موهای زائد صورت و بدن

رفع موهای زائد با ماسک زردچوبه و آرد نخود

 طرز تهیه :

 2 قاشق غذاخوری آرد نخود را در یک کاسه بریزید

 1 قاشق غذا خوری خامه شیر تازه اضافه کنید

 2 قاشق غذاخوری پودر چوب صندل اضافه کنید

 1 قاشق غذاخوری روغن خردل اضافه کنید

 1 قاشق غذا خوری گلاب بریزید

 کمی زردچوبه بریزید و سپس همه مواد را مخلوط کنید تامانند خمیر شود. این ماسک  را بر روی پوستی که موهای زائد دارد می مالیم 20 دقیقه بعد که خشک شد جهت خلاف رشد مو با آب سرد می شوئیم هر یک از این ماسک ها را چند بار در هفته  استفاده کنید

نسخه طب سنتی برای رفع موهای زائد با کمک مورچه ها

 در برخی از متون سنتی به این موضوع اشاره شده که طِلا کردن مورچه های کشته شده روی پوست می تواند به از بین رفتن موهای زائد در بدن کمک کند. به این ترتیب در زمان های قدیم برای از بین بردن موهای زائد، مورچه ها را می کشتند و می سابیدند و آنها را روی پوست می مالیدند و مانع رشد موهای زائد در بدن می شدند. این شیوه در شرایطی که فرد پیش از این برای از بین بردن موهای زائد خود از شیوه های دیگر استفاده نکرده باشد، در متون طبی توصیه شده است. در این صورت فرد می تواند به از بین رفتن موهای زائد امیدوار باشد اما افرادی که پیش از این روش های دیگر را تجربه کرده اند با تکرارکردن این شیوه و طِلا کردن مورچه های سابیده شده روی پوست می توانند برای از بین بردن موهای زائد اقدام کنند.

 رفع موهای زائد با پوست گردو

ماسک پوست گردوی سبز

ماسک پوست گردوی سبز بهترین روش طب سنتی برای رفع موهای زائد

تعداد زیادی پوست گردو را بسوزانید. خاکستر حاصل شده را داخل آب بریزید ( یک قاشق غذاخوری خاکستر به همراه یک لیتر آب).اجازه دهید مخلوط به دست آمده 12 ساعت بماند. یک پنبه را به این ماده آغشته کرده و به محل موهای زائد بزنید. این کار را چندین بار در روز (هر بار 15 دقیقه) تکرار کنید.

ماسک عدس قرمز برای رفع موهای زائد در خانه

 روش تهیه

 نصف فنجان عدس قرمزرا چرخ کرده تا پودر شود

 2 قاشق از پودر عدس را در کاسه بریزید

 1 قاشق خاک رس بریزید

 1قاشق چای خوری پودر چوب صندل بریزید

 2 قاشق عسل بریزید

 خوب مخلوط کنید تا خمیر شود و این ماسک را بر روی پوستی که موهای زائد دارد می مالیم 20 دقیقه بعد که خشک شد جهت خلاف رشد مو با آب سرد می شوئیم هر یک از این ماسک ها را چند بار در هفته استفاده کنید

روش سریع خانگی برای رفع موهای زائد

رفع موهای زائد

 مخلوط 30 گرم شکررا با 10میلی لیترآب لیموی تازه در 150 میلی لیتر آب حل کنید و خوب به هم بزنید وسپس آن را بر روی صورت روی موهای زائد بمالید به بعد از 15 دقیقه صورت را با آب سرد بشویید و بعد به آرامی مالش دهید این کار را روزی یکبار در هفته انجام دهید.

 

رفع موهای زائد , بهترین روش رفع موهای زائد بدن , رفع موهای زائد بدن به صورت طبیعی , ماسک برای رفع موهای زاید , رفع سریع موهای زاید , رفع موهای زائد با پوست گردو , رفع موهای زائد به روش گیاهی , از بین بردن موهای زائد ناحیه تناسلی , رفع موهای زائد با زردچوبه , رفع موهای زائد بدن مردان , ماسک رفع موهای زائد صورت , کم کردن موهای بدن , کم پشت شدن موهای بدن


رفع موهای زائد ، بهترین ماسک برای رفع موهای زائد
منبع : مای پیکس لاو
تاریخ انتشار : شنبه 02 اردیبهشت 1396 ساعت: 23:46

مناظره انتخابات ۹۶ زنده پخش می شود | جزئیات خبر | اردیبهشت ۹۶

  • مناظره انتخابات ۹۶ زنده پخش می شود | جزئیات خبر | اردیبهشت ۹۶

     جزییات خبر پخش زنده مناظره انتخابات ۹۶ , آیا مناظره انتخابات ۹۶ زنده پخش میشود , نتیجه پخش زنده مناظره انتخابات ۹۶ دوشنبه ۳ اردیبهشت ۹۶ , نتیجه پخش زنده مناظره انتخابات ۹۶ یکشنبه ۳ اردیبهشت ۹۶ , آیا پخش زنده مناظره انتخابات ۹۶ صحت دارد , پخش آنلاین مناظره انتخابات ۹۶ , پخش زنده مناظره انتخابات ۹۶ , شبکه پخش کننده مناظره انتخابات ۹۶ , کانال خبری مناظره انتخابات ۹۶ , کدام شبکه مناظره انتخابات ۹۶ را پخش میکند , شبکه پخش کننده پخش زنده مناظره انتخابات ۹۶

    آخرین خبر از پخش تلویزیونی مناظرات انتخابات ریاست جمهوری به صورت زنده ۳ اردیبهشت ۹۶

     

     

    سخنگوی وزارت کشور در حاشیه جلسه کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات کشور، گفت: مطالبه‌ی مردم برگزاری زنده مناظره‌ها بود و بنابراین مناظره‌های نامزدهای انتخابات زنده پخش خواهد شد.
     ایسنا، سلمان سامانی، سخنگوی وزارت کشور در حاشیه جلسه کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات کشور، گفت: مطالبه‌ی مردم برگزاری زنده‌ی مناظره‌ها بود و بنابراین مناظره‌ها زنده پخش خواهد شد.
    در حال تکمیل …

    ایرنا – مناظره های انتخاباتی پخش زنده ندارد

      مناظره های انتخاباتی نامزدهای  به صورت ضبط شده و گفتگوهای تلویزیونی به صورت زنده پخش می شود.

    مناظره های انتخابات به پخش زنده نردیک شد؟

     زنده بودن پخش مناظره‌های انتخاباتی تلویزیون  کمیته تبلیغات زنده آن که جذاب‌ترین برنامه انتخاباتیتلویزیون  می‌شود

    مناظره ها زنده پخش می شود – شبکه خبر

    کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت۹۶ پخش زنده مناظره‌های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری مناظره‌های انتخاباتی نامزدهای مناظره زنده پخش می شود وزارت کشور با تجدید نظر   پخش زنده مناظره ها را تصویب کرد.

    مناظره زنده پخش می شود | کمیسیون بررسی تبلیغات الف – نظر شما درباره تصمیم پخش ضبط شده مناظره های 

     مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری “پخش زنده” می شود ۹۶ 

    خبرگزاری تسنیم – لغو پخش زنده مناظرات انتخابات با فشار 

    مهمترین اخبار رسمی و غیررسمی از انتخابات ۹۶ صورت زنده  داوطلبان انتخابات ریاست‌جمهوری، می‌شود

برچسب ها


دانلود قسمت 244 سریال زبان عشق

دانلود قسمت 244 سریال زبان عشق

دانلود سریال زبان عشق , دانلود قسمت 244 سریال زبان عشق , دانلود قسمت 244 زبان عشق , 244 زبان عشق , دوبله فارسی قسمت 244 سریال زبان عشق , دانلود زبان عشق 244 , دانلود قسمت 244 سریال زبان عشق از نماشا , نماشا قسمت 244 سریال زبان عشق , زبان عشق 244 , دانلود قسمت 244 زبان عشق با لینک مستقیم , بیوگرافی بازیگران سریال زبان عشق , دوبله قسمت 244 سریال زبان عشق , دوبله قسمت 244 زبان عشق , دانلود دوبله قسمت 244 زبان عشق , قسمت 244 دویست و چهل و چهارم سریال زبان عشق , دانلود قسمت 244 زبان عشق از نماشا , نماشا قسمت 244 زبان عشق

سریال زبان عشق

 

 

 

برای اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 

نام سریال : زبان عشق


ژانر : درام , عاشقانه


کارگردان : N/A


بازیگران : Jigyasa Singh , Manish Goplani , Ankit Bathla , Sheena Bajaj


نویسنده : Ved Raj Shrivastava , Dheeraj Sarna


کشور : هند


زبان : دوبله فارسی


سال : ۲۰۱۵


کیفیت : ۴۸۰p


فرمت : MKV


حجم : ۱۷۰MB


خلاصه داستان : داستان یک دختر به نام تاپکی میباشد که دارای مشکل لکنت زبان است اما با این حال او باز یک شخصیت دوست داشتنی و وفادار میباشد و …

 

 

*********************

 

معرفی سریال :

 

سریال زبان عشق یک سریال تلویزیونی درام هندی است که پخش آن از ۲۵ ماه می ۲۰۱۵ در هندوستان آغاز شده است. داستان روایتگر زندگی دختری با نام وانی چاتووردی است که به او لقب تاپکی داده اند چرا که وی دچار لکنت زبان می باشد.

 این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir است.

تاپکی و بیهان در سریال زبان عشق

سریال زبان عشق

تعداد فصل ها: ۱ عدد
تعداد قسمت ها: ۴۳۲ قسمت تا ۹ سپتامبر ۲۰۱۶ پخش شده است
زمان هر قسمت: بین ۲۰ تا ۲۲ دقیقه
نویسندگان: ود راج شریواستاوا – دیراج سارنا

تاپکی در سریال هندی زبان عشق

 این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir است.

سریال زبان عشق

خلاصه داستان سریال زبان عشق

وانی چاتوردی که او را به خاطر لکنت زبانش تاپکی نامیده اند دختری مهربان و باهوش است که هرگز امیدش را از دست نداده و اجازه نمیدهد که لکنت زبانش مانعی برای پیشرفتش در زندگی باشد. تاپکی به علت لکنت زبانش هیچ پیشنهاد ازدواجی دریافت نمی کند و اگر هم دریافت کند از سوی افراد مناسبی نیست. پس از اینکه قلب او توسط یک بیمار روحی که در سریالها و فیلم ها هندی فراوان هستند، شکسته می شود او در یک شبکه خبر به نام اخبار ۳۶۵ که صاحب آن فردی به نام تارو پاندی است، استخدام می شود و با پشتکار و تلاشش تاپکی توجه تارو را به خود جلب میکند و این دو عاشق یکدیگر می شوند.

خلاصه داستان سریال زبان عشق

تارو به خانواده اش می گوید که می خواهد با تاپکی ازدواج کند و مادر تارو ابتدا قبول می کند ولی وقتی می فهمد که تاپکی لکنت زبان دارد کاری میکند تا تاپکی با برادر تارو؛ بیهان ازدواج کند. این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی است.بیهان برادر ناتنی تارو و فرزند خوانده خانواده پاندی می باشد. تاپکی از بیهان متنفر است زیرا او قبلا تاپکی را مسخره می کرده است. مادر تارو وقتی میفهمد که او هنوز عاشق تاپکی است می خواهد تا او سریعا با شرادا، دختری که خودش انتخاب کرده است ازدواج کند. بیهان و تاپکی میفهمند که شرادا به ان خوبی که نشان می دهد نیست و می خواهند جلوی ازدواجش با تارو را بگیرند ولی موفق نمی شوند. شرادا به خاطر اینکه تاپکی مورد توجه همه و برای همه محترم است از او متنفر می شود و همیشه سعی دارد تا او را آزار دهد حتی تا کشتن او هم پیش می رود و البته مادر شوهر او یعنی واسو هم در این راه با او همکاری می کند ولی آنها هیچوقت موفق نمی شوند.

سریال زبان عشق
اوضاع همینطور می گذرد و تاپکی و بیهان به یکدیگر علاقه مند می شوند و می خواهند پیوندشان را تجدید کنند اما اینبار تارو به عشق آنها حسودی می کند و می خواهد مانع این کار شود و اتفاقاتی در این بین رخ می دهد …

 این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir است.

بیهان و تاپکی در سریال زبان عشق

سریال زبان عشق

بازیگران سریال هندی زبان عشق

 این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir است.

جیگیاسا سینگ در نقش تاپکی بیهان پاندی/ وانی چاتووردی
مانیش گوپلانی در نقش بیهان بالویندر پاندی
آنکیت باتلا در نقش تارو بالویندر پاندی
مونیکا خانا در نقش شاردا
جایا باتاچاریا در نقش واسوندرا/واسو
شینا باجاج/علیشا پانوار در نقش آدیتی چاتووردی/آدیتی دیواکار میشرا
جایروپ جیوان در نقش بالویندر پاندی
سانجای پاندیا در نقش آشوین پاندی
ویکی چادهوری در نقش سانجای پاندی
سابینا جات در نقش کران پاندی
سمیتا سینگ در نقش کوشی
هاردیک سانگانی در نقش دیواکار میشرا
ریشام تاکار در نقش پریتی پاندی
پوجا ساهو در نقش سومان پاندی
شاران کائور در نقش شینا – دوست بیهان

سریال زبان عشق

سریال زبان عشق

سریال زبان عشق

این مطلب از سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir کپی شده است.

سریال زبان عشق

سریال زبان عشق

این مطلب از سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir کپی شده است.

سریال زبان عشق   سریال زبان عشق

 

 

منبع : سایت مجله فارسی به نقل از دلنا

 

 

دانلود سریال زبان عشق قسمت 244,دوبله فارسی قسمت 244سریال زبان عشق,سریال هندی زبان عشق قسمت 244, دانلود سریال هندی زبان عشق 244

 

 

تاریخ انتشار : شنبه 02 اردیبهشت 1396 ساعت: 18:7
برچسب ها : دانلود سریال زبان عشق قسمت 244 , دانلود دوبله فارسی قسمت 244 زبان عشق , دانلود سریال زبان عشق 244 , دانلود قسمت 244 , سریال زبان عشق 244 , دوبله فارسی قسمت 244 , دانلود زبان عشق 244 , سریال زبان عشق از نماشا , نماشا قسمت 244 زبان عشق با لینک مستقیم , بیوگرافی بازیگران سرال زبان عشق , دوبله قسمت 244 سریال زبان عشق قسمت 244 , دانلود دوبله قسمت 244 دویست و چهل و چهارم سریال زبان عشق 244 زبان عشق از نماشا , سریال هندی زبان عشق 244 , پخش آنلاین قسمت 244 زبان عشق , قسمت 244 زبان عشق , زبان عشق 244 , دانلود سریال هندی زبان عشق 244 ,

دانلود قسمت 102 سریال اکیا از نماشا

دانلود قسمت 102 سریال اکیا از نماشا

سریال ترکی اکیا قسمت 102 , دانلود سریال اکیا , دانلود قسمت 102 سریال اکیا , دانلود قسمت 102 اکیا , 102 اکیا , دوبله فارسی قسمت 102 سریال اکیا , دانلود اکیا 102 , دانلود قسمت 102 سریال اکیا از نماشا , نماشا قسمت 102 سریال اکیا , اکیا 102 , دانلود قسمت 102 اکیا با لینک مستقیم , بیوگرافی بازیگران سرال اکیا , دوبله قسمت 102 سریال اکیا , دوبله قسمت 102 اکیا , دانلود دوبله قسمت 102 اکیا , قسمت 102 صد و دوم سریال اکیا , دانلود قسمت 102 اکیا از نماشا , نماشا قسمت 102 اکیا , سریال اکیا قسمت 102 , پخش آنلاین قسمت 102 سریال اکیا , پخش اینترنتی قسمت 102 اکیا

سریال اکیا - سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir

 

 

 

برای اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 

 

 

نام سریال : اکیا

امتیاز : ۷.۵ از 10

کیفیت ویدئو : HD 720p

تولید شده در : کانال GemTV

دسته بندی بر اساس ژانر : درام ، عاشقانه

شرح داستان : "اُکیا" داستان این سریال به زندگی و عشق بی انتهای اکیا و کمال اشاره دارد. کمال جوانی است از خانواده ای متوسط که در رشته معدن تحصیل کرده و شخصیتی درستکار دارد. اکیا دختری است که در محیط و خانواده ای ثروتمند بزرگ شده اما هیچ گاه خود را متعلق به آن زندگی نمی داند. او به دنبال آزادی و پرداختن به رویاهایش است. دست روزگار اکیا و کمال را به هم می رساند و آنها را درگیر عشقی بی پایان و پرماجرا می کند. اما بر اثر یک اتفاق از پیش تایین شده زندگی آنها یک شبه دچار تغییر شده و از هم جدا می شوند. پسر یکی از خانواده های قدرتمند جامعه اشراف استانبول، برای به دست آوردن اُکیا به هر کاری دست می زند. او برای از بین بردن عشق میان اُکیا و کمال تلاش می کند اما هیچ گاه موفق نمی شود. داستان این عشق بی پایان در ماجراهای این سریال نهفته است...

 

 

**********************************

 

معرفی سریال :

 

خلاصه داستان تمام قسمت های سریال اکیا و قسمت های آخر سریال اکیا

داستان سریال اکیا :

کمال پسری جوان است که در محله‌ای فقیرنشین زندگی می‌کند. پدر او (حسین) آرایشگر است و مادرش (فهیمه) دوست دارد که کمال با برادر بزرگترش به نام تارک و خواهر کوچکش به نام زینب به خوبی و خوشی کنارهم باشند. نیهان هم دختری است که در نقطه‌ای دیگر از شهر در خانواده‌ای پولدار زندگی می‌کند و برادر دوقلویی به نام اوزان دارد. نیهان، پدرش (اوندر) را خیلی دوست دارد و مادری خودخواه به نام ویلدان دارد. سایت مجله فارسی ویلدان می‌خواهد که نیهان با پسری به نام امیر ازدواج کند ولی نیهان او را دوست ندارد. کمال و نیهان اولین بار یکدیگر را در اتوبوس می‌بینند و نیهان که طراح است، صورت کمال را نقاشی می‌کند. یک ماه بعد، روز تولد نیهان، کمال و دوستش (صالح) در یک مرکز خریدa آن نقاشی را می‌بینند. نیهان هم برای تولدش مهمانی گرفته و دوستانش را دعوت کرده است. دوست صمیمی او (یاسمین) و همین‌طور امیر هم در آن مهمانی هستند. امیر در مهمانی با یک مرد که در حال رقصیدن با نیهان است دعوا می‌کند. نیهان هم عصبانی شده و از آنجا بیرون می‌رود و به سمت قایقش می‌رود. با عصبانیت می‌خواهد قایق را راه بیاندازد که ناگهان پایش به طناب گیر می‌کند و داخل آب می‌افتد. در حال غرق شدن است که بلافاصله کمال او را نجات می‌دهد. از این لحظه رابطه آن دو شروع می‌شود. یک روز امیر نقشه‌ای می‌کشد تا به نظر برسد اوزان دختری را کشته است. برای لو ندادن او به پلیس هم نیهان مجبور به ازدواج با او می‌شود. روز بعد که کمال از نیهان خواستگاری می‌کند، او “نه” می‌گوید، کمال هم تا مدتی افسرده می‌شود تا این که به زونگولداک منتقل می‌شود. چهار سال بعد در معدنی که کمال کار می‌کند حادثه‌ای رخ می‌دهد و کمال رئیسش (حقی) را نجات می‌دهد. به همین دلیل حقی او را برای دستیاری خود انتخاب می‌کند. یکسال بعد از آن اتفاق کمال پیش خانواده خود بر می‌گردد و برای نیهان با امیر رقابت می‌کند.سایت مجله فارسی

 

 

خلاصه قسمت 85 سریال اکیا

خلاصه قسمت 85 سریال اکیا کمال بعد از خوندن نامه اسو تصمیمش عوض میشه ومیگه من میخواستم برادر عامرو پیداکنم وکاری که با من کرد من باهاش بکنم واز طریق برادرش بهش ضربه بزنم اما دیگه دنبالش نمیرم چون اصلا فکرنکردم سر برادرش چه بلایی میاد واکیا میگه عامر میکشتش اما اون همه چی رو درمورد اون شب میدونه و توخیلی بهش نزدیک شدی کمال: اما ازش دور میشم نمیتونم برای ضربه زدن به عامر به کسی که نمیشناسمش ضربه بزنم و به زهیر زنگ میزنه ومیگه دیگه دنبال اون اخاذ نمیگردیم اسو به مادرش میگه یه ادم چقدر میتونه با خواهرش بد باشه دشمن اصلی من پدرمه و یادش میاد
حالا سفری به 14 سال پیش وقتی که اسو بچه بوده و مادر اسو اون رو به اقا حقی سپرده حقی عکسارو بهش نشون میداده و میگفته این کیه دخترم من بهت چی گفتم واسو جواب میداده قادر کوزجی اغلو دشمنمون کسی که مادرمو ازم گرفت منم میخواسته بکشه و تو ازم مواظبت کردی و عکس عامرو نشون میداده و اسو میگفته داداش بزرگترم عامرهستش حقی: بابات بیشتر اونو دوست داره و مثل باباشه و تورو نمیخواد مادرت میترسید اونا بهت اسیب بزنن که تورو پیش من امانت گذاشت تو یادگار تنها زنی هستی که توزندگیم دوستش داشتم و هم بابات میشم هم عمویت از قادر کوزجی اغلو و عامر کوزجی اغلو یه روزی حسابهارو پس میگیریم.
اسو به مادرش میگه گذشته رو فراموش نکردم من انتقام تو وخودمو و عموحقی رو ازشون میگیرم عامربرای من ارزشی نداره اما اون همه چیز قادر هستش اگه اون مادرمنو گرفته منم عامرو ازش میگیرم و دوباره یاد 5 سال پیش میوفته که حقی میگه الان وقتش رسیده و طوفان دستیار عامرکه رابطمون هستش امروز خبربزرگی داد ومیتونیم نابودشون کنیم اسو به مادرش مژگان میگه بابام نفرت منو میبینه به عامرزنگ میزنن ومیگن اکیا ازت تقاضای طلاق کرده عامر: جوابی ندین اون فردا تقاضاشو پس میگیره کمال اکیارو میرسونه هتل و به طوفان زنگ میزنه ومیگه یه پیام دارم دنبال اینکارنمیرم ولش میکنم اما فعلا عامرهم اونا رو دم هتل میبینه وبه اکیا پیام میده من ساعت نه تو سینما ادا سالن پنج منتظرتم برای اینکه بفهمی چرا نمیتونی ازم طلاق بگیری وبه کمال هم پیام میده درمورد اکیا باهم صحبت میکنیم ساعت نه بهت پیام میدم…
اسو یه نامه میزاره کنار مادرش و مینویسه بابا وداداش من اینجام و بازم میام به خاطر مادرم اسو وقتی ازخونه مادرش میاد بیرون ازطوفان میپرسه این خدمتکارا کی حالشون خوب میشه طوفان: نگران نباش صبح حالشون خوب میشه تو ابشون دارو ریختیم یه کم پیش کمال زنگ زد وگفت دنبالت نمیگرده اما ضعف تونسبت به کمال داره تورو از هدفت دورمیکنه اسو: نه اصلا طوفان: چی نه نقشه تو وعموت این نبود که بیای استانبول تا عشق بین کمال واکیا رو فهمیدی سریع اومدی استانبول قرارنبود عشق و انتقام رو قاطی کنی چون فکر میکردی کمال واکیا به هم نمیرسن عموت قول داده بود به کمال میرسی واکیا هم اگر از عامرجدا بشه برای تو مشکلی پیش نمیومد وقرار بود برای ضربه زدن به عامر به اکیا کمک کنی اکیارو به شک انداختیم وافتاد دنبال حقیقت بعدش برای اینکه کمال رو دور کنیم اون صدای کارن رو فرستادیم نقشه ما گرفته بود وعامر گیر کرده بود واکیا ازش دورشد اما تا فهمیدی کمال واکیا به هم نزدیک شدن اسو: بسه دیگه تمومش کن و یادش میاد به حقی گفته کمال وسط اتیش افتاده اگه با اکیا بره عامر اونو میکشه با چاقو هم زدنش نتونستیم جلوشو بگیریم من گفتم عامر واکیا نباید ازهم دور بشن اما گوش ندادی وبهش کمک کردی باورکنه داداشش قاتل نیست همه این سالها هرکاری گفتی و خواستی کردم و چیزی نگفتم فقط یه چیزخواستم که کمال رو که تنها کسی هستش که تو زندگیم دوستش دارم ازم نگیری حقی: نگرفتم اسو: گرفتی با دستای خودت دادیش به اکیا این بازی رو تموم کن اونارو ازهم جدا کن حقی: برای ازبین بردن عامر اسو: اگر منو مثل دخترت دوست داری این بازی روتمومش کن تو تمومش نکنی من تمومش میکنم اسوبه طوفان میگه اگرمیخوای بکشی کنار با عموم صحبت کنم طوفان: نه این فقط تونیستی که ازمادرش جدا شده تو مادرتو میبینی اما من نمیدونم مادرم حتی قبرش کجاست اگر بمیرم هم تنهاتون نمیزارم کمال واکیا میرن تو سینما وفیلمی که اوزان اون دختر لیندا رو با اسلحه کشته پخش میشه و صدای عامر میاد ومیگه این فیلم واقعی هستش و بالای 18 سال…
کمال واکیا فیلم رو میبینن عامر میاد ومیگه همسرم نمیدونم چرا تعجب کردی من همیشه بهت گفتم داداشت قاتله کمال: تو چه ادم بی ابرویی هستی عامر: چرا برای اینکه به همسرم کمک کردم چیزی رو که باور نمیکنه با چشم خودش ببینه همونطور که دیدی کیسه خون نمیترکه خون بدن خودشه دقیقا به قلبش زده شده مجبورم کردی برای اینکه دستتو بگیرم وبریم خونه اینو بهت نشون بدم اکیا: نه باهات نمیام عامر: پس اون موقع دوتا فیلم میشه دوباره ببینیم کمال: تمومش کن تو چجور مردی هستی نمیفهمی داری به اکیا اسیب میزنی عامر: من دستمو طرف زنم دراز کردم توخیلی مردی که دست رو زن دیگران دراز میکنی کمال: تو زنی که دوستت نداره رو با قلدری تو دستت نگه داشتی ازکدوم حق به من میگی و با هم درگیر میشن عامربه اکیا میگه یا بامن میایی یا من میرم پیش پلیس کمال: اکیا مجبورنیستی بری اکیا: مجبورم وبه عامر میگه اما بمیرم دست تورو نمیگیرم جلوی سینما اکیا به عامرمیگه تو حیوونی عامر: من فقط اتفاقی که افتاده رو بهت نشون دادم اوزان قاتله و توباور نکردی و امید داشتی بیگناه باشه و با کمال بری پایان

 

خلاصه قسمت 86 سریال اکیا

اوزان میاد پیش اکیا واکیا بهش میگه نمیخوای بپرسی چرا برگشتم اوزان: برام مهم نیست چون تو هرکاری بخوای میکنی اکیا: من برای تو برگشتم تو برادر منی تو قلب من بیگناهی اما امروز برادری که ازش محافظت کردم برای دومین بار منو پس زد نمیدونم از این به بعد چجوری زندگی کنم
زینب هم به اسو خبرمیده اکیا برگشته فهیمه به کمال و تانر میگه بیایین باباتون کارتون داره و اونا میاین به خونه پدرش موضوع مغازه رو میگه و میپرسه این یادداشت که میگه از پسرت مراقبت کن منظورش کدومتونه کمال: معلومه کار عامر هستش تانر: اقا عامر اخه اون با مغازه بابام چیکار داره کمال: بابا خانواده ما مگه چند تا دشمن داره کار عامر هستش تانر: اون دشمن توئه نه ما کمال: دشمن من دشمن خانواده نیست تانر: اما عشق دشمنت رو میخوای حسین میگه بسه تمومش کنید و فهیمه میگه این بلاها برای اینه که دست ازاون دختر برنمیداری تمومش کن هم خودتو هم خانوادتو از بین میبری سایت مجله فارسی
به قادرزنگ میزنن وموضوع بیهوش شدن خدمتکاران مادر عامرو بهش میگن سایت مجله فارسی
قادر به عامر زنگ میزنه ومیگه بیا خونه مادرت و نامه روبهش نشون میده ومیگه اون چجوری اومده اینجا ازاین به بعد ازفاصله پانصد متری هم هیچکس نمیتونه به این خونه نزدیک بشه سایت مجله فارسی
عامر: برای مادرش اومده به تو هم که گفت بابا قادر: اون اینطورفکرمیکنه اما من حقیقت روبهت گفتم
عامر: داستان اره اما حقیقت اینه اونیکه وارد این خونه شده برادرمن و بچه توو برادر منه چون توخواستی مادرشو بکشی برادرمن بامن دشمن شده اما پیداش میکنم
قادر: چیکارمیخوای بکنی
عامر: برادرم باشه یا نه حسابشو میرسم
قادر: یعنی بعد این همه سال فهمیدی برادرداری فقط فکر نابود کردنش به ذهنت رسیده
عامر: اون برادرمن نیست دشمنمه پنج سال داره منو تهدید میکنه حالا توبگو میخوای بکشم یا کشته بشم

این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir است.

سر میزشام عامرمیگه شاید چند روزی با اکیا دونفری بریم جایی و برگردیم و اکیا ازجاش بلند میشه ومیره اسو زنگ میزنه به عامر ومیگه اکیا برگشته چشمت روشن
سایت مجله فارسی عامر: چشم تو هم روشن
اسو: من خودمو به راحتی کامل عادت ندادم هراتفاقی ممکنه بیوفته
عامر: دیگه نه اکیا نمیتونه پاشه راحت دیگه جایی بره
اسو: من جای توبودم اینقدر مطمئن نبودم
عامر: دقت داشته باش اکیا الان توخونه پیش شوهرشه
اسو: خوب الان بله برای بعد چه برنامه ای داری شاید اکیا دوباره رفت ازکجا مطمئنی که نره
عامر: قوانین مدنی
اسو: برای ازدواج متعادل بله اما مال شما تعادل نداره حتی بچه هم ندارید عامرمیره پیش اکیا و اکیا میگه من برگشتم خونه اما پیش تو نه یادت نره
عامر: بشین باید شرط هامون رو تازه کنیم شرط اول کمال رو نمیبینی و حرف نمیزنی شرط دوم بعد ازاینکه مسافرت رفتیم توی یک اتاق میخوابیم توی یه تخت مثل زن وشوهرواقعی
اکیا: بمیرم بهتره

سایت مجله فارسی عامر: شرط سوم ازاین به بعد باید منودوست داشته باشی
زینب از اوزان درمورد عامرواکیا میپرسه ومیگه چرا برگشت چرا عامرعصبیه و توچرا ازهمه بیشتر خوشحالی
اوزان: من دیگه خسته شدم بس که درمورد ازدواج اکیا صحبت میکنیم و خودمون روفراموش کردیم توهمش ازمن فاصله میگیری وبا هم نیستیم واین داره خیلی زیادمیشه
سایت مجله فارسی زینب: داری ناراحتم میکنی اوزان: یعنی با من بودن ناراحتت میکنه زینبم میگه میرم هوا بخورم ومیره تواتاق عامرو عامرمیاد بهش میگه تودیگه داری به حد اسیب زدن میرسی

این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir است.

زینب: چیه زنت برگشته عوض شدی عامر: من اکیارو دوست دارم تورو دوست ندارم
زینب: اما اکیا تورو دوست نداره دردت همینه مجبورش کردی حالا با چی نمیدونم عامر: یه مدت نیا زینب ازفردا شب و روز پیش زنم هستم و افسانه زینب رو میبینه ازاتاق عامرمیاد بیرون
اسو میره خونه حقی بهش میگه کمال واکیا همه امیدشون ازدست رفته و فهمیدن اوزان قاتله
اسو: فرقی نداره کمال جلوی چشمام زجرمیکشه منم کاری نمیتونم بکنم خیلی دیرکردی عمو تو کمال رو وقتی فرستادی استانبول میدونستی عاشق اکیاهست من اگر میدونستم نمیزاشتم اینکارو بکنی و شاهد عشق اونا بودن برای من از مرگ بدتره کمال کنارچاه گریه میکرده و اکیا میره پیشش و اونم میگه الان نه جلونیا و اکیا میره و باخودش میگه نمیتونم لمسش کنم خدایا کمکم کن پایان

 

خلاصه قسمت 87 سریال اکیا


زینب با دوست آسو که حامله بوده هماهنگ میکنه و تست بارداری اونو به اوزان نشون میده و میگه حامله هستم اما بچه رو نمیخوام چون تو خیلی از حقایق رو از من پنهان کردی و اوزان هم همه چی رو میگه اکیا از لیلا میخواد یه نامه به کمال بده و کمال و لیلا و آسو میرن جلسه تو شرکت و کمال میگه یه سورپرایز دارم براتون و به کاغذ به منشی جلسه میده که برای همه کپی میکنه و قادر میگه قبل از گزارش سالانه در مورده پروژه ای که با شرکت کمال داریم صحبت میکنم ..کمال: این اواخر ما با شما زیاد کار داشتیم ..قادر:خیلی شوخ هستید ..کمال:شوخی نیست مطمئن باشید ..عامر:کمال خان الان وقته این مشکل نیست و شما دارید به افکارمون آسیب میزنید هدف من موفقیت بوده ..قادر:در مورده پروژه صحبت کنیم؟کمال:بله اما قبلش یه خبره خوب میخوام بدم وسطه زمین پروژه یه معدن هست اونو دو باره راه میندازیم …عامر:ما به سوپرایزهای کمال خان عادت کردیم …با کمال یه کم کل کل میکنن و قرار میشه کمال و عامر برن از معدن عکس بندازن…لیلا نامه اکیا رو میده و شب کمال میره به اون آدرس
سایت مجله فارسی

این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir است.

اکیا داشته میوه میچیده کمال میرسه میگه چیکار میکنی اینا نرسیده هنوز کاله و کمال بغلش میکنه که راحتتر بچینه و میگه زود باش همسایه ها میبینن آبرومون میره اکیا میگه منو بذار زمین هر چی خوردم تو گلوم موند ..کمال :چرا منو اینجا خواستی؟اکیا: بفهمی فورا میری؟کمال:اگه بگم بمون میمونی؟اکیا:بله ..کمال:اکیا میمونی؟اکیا:هیچی نپرس فقط میخوام امشب رو از من نگیری میای؟کمال:اینجا مال کیه؟اکیا:خانواده یاسمین نیستن خارج هستن نمیای؟ فکر میکنی اشتباهه؟کمال:نیست؟اکیا:نیست اشتباه مجبور بودن منه از تو جدا شدنمه یه شب برای خودم نداشتنه اینکه بین برادرم و عشقم بمونم اشتباهه اگه نمیمیرم برای اینه که تو رو د�ونی ..ازت جدا میشم..عامر: گوش بده قشنگ… بعدش خودم تو رو میکشم. اکیا:منو از این میترسونی ؟

این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir است.

عامر:نه ادامه داره بعد هم.کمال هم منو میکشه و بازهم ما بهم میرسیم و کمال و داداشت میوفتن زندان..اینم پایانش تصمیم بگیر
اکیا: باشه.. عامر: چی؟ اکیا:باشه دیگه باشه و با بغض ب سمت با لکن میره و برای اینکه عامر نتونه اونو صاحب شه خودشو پرت میکنه
و کمال که همراه پلیس ها اون پایینه این صحنه رو میبینه و فریاد میگه اکیاااااا
نهههههه….

 

 

 

خلاصه قسمت 89 سریال اکیا

این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir است.

اکیا: اگرالان بمیرم اصلا ناراحتی ندارم کمال: این دیگه چه حرفیه اکیا: همینطوری گفتم کاش الان تو یه کشتی بودیم کمال: میتونیم
اکیا: نمیتونیم بعضی وقتا خودمو خیلی بیچاره حس میکنم سایت مجله فارسی

این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir است.

کمال: من کنارتم تو بیچاره نیستی اکیا: جونم به درداومده کمال: منم جونم به درد اومده اکیا میخواد بره کمال دستش رو میگیره کمال: اکیا نرو اکیا: دست منه؟ کمال : دست خودته جون این بدن دست توئه سر اکیا زخمی و خونس میشه و بیهوش میشه کمال: هیچ جوره ولت نمیکنم با هم میریم هرجا بریم من وتو باهم ولت نمیکنم و کمال رو بالای سراکیا نشون میده که میگه قول میدم تورو بردارم و ازاینجا بریم امبولانس میاد وکمال نمیزاره عامرنزدیک بشه وبهش میگه همه چی تقصیر توئه بهت گفتم با من مشکل داری مشکل تو با منه اما گوش ندادی همه چی تقصیر توئه کمال به خانواده اکیا خبر میده و همه میرن بیمارستان سایت مجله فارسی
عامربه تانرزنگ میزنه ومیگه افراد روجمع کن بیار این برادرت رو باید بیندازم تو اتیش زینب توبیمارستان میره پیش عامر وعامر میگه چی میخوای زینب: خوب بودن تورو میخوام عامر: اگراکیا خوب بشه منم خوب میشم هرگز ارزوی مرگش رونکن زینب: دیگه چی مگه من قاتلم عامر: من قاتلم اگر بلایی سراکیا بیاد من شروع میکنم به تمیزکردن افراد زینب: اکیا طوری نمیشه اما توداری برای عشق اون خودتو ازبین میبری عامر: درنهایت برنده منم اوزان میاد و عامرمیگه اومده بود منو دلداری بده ممنونم پلیس میاد عامرو به خاطر حمله به خبرنگاردستگیرمیکنه ومیبره سایت مجله فارسی
حیدر میاد پیش کمال وبهش میگه کمال ازاینجا برو وکمال میگه تا اکیارو نبینم هیچ جا نمیرم لیلا: الان اکیا فقط کمال رومیخواد یه کاری بکن تا اکیارو ببینه حیدربه کمال میگه برو امشب بهت خبرمیدم چون من کناراکیا میمونم تو بیا پیشش باش کمال به زهیر زنگ میزنه وبهش میگه خوب گوش کن میری خونه عامر و من بهت میگم که چجوری بری تو اتاق اکیا و پاسپورتشو برداری زهیرهم میره و پاسپورت اکیارو برمیداره دوستای زهیر بهش بابت اینکه اینهمه به کمال کمک میکنه اعتراض میکنن و زهیرمیگه هر چهل سال یه بارپیش میاد که من جونمو هم برای کسی فدا کنم مواظب حرفاتون باشید

این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir است.

حیدر به کمال خبرمیده که پنهانی بیاد تو بیمارستان و بره پیش اکیا عامرتو اداره پلیس بازداشت میشه و یاد حرفهای اکیا میوفته و داد فریاد میزنه ومیگه چقدر منو اینجا میخواین نگهدارید من عامرکوزجی اغلو هستم همتونو پشیمون میکنم کمال میره پیش اکیا و اکیا بهش میگه بلاخره تونستی بیای

این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir است.

کمال: خوبه که نرفتیاکیا: تو زندگیم چی عوض شده
سایت مجله فارسی کمال: وقتی روی زمین افتاده بودی من عوض شدم برای اینکه برادرت رو نجات بدی کم مونده بود بمیری دیگه داری بیش ازحد فداکاری میکنی ازاینجا که اومدی بیرون خوب فکراتو بکن تورو ازاینجا میبرم قسم میخورم عامرمیاد میبینه حیدر پایینه و میره پیش اکیا اما کمال رفته بود دکتر میاد پیش اکیا و ازش میپرسه شوهرتون نقشی توی این اتفاقی که برای شما افتاده داشته اکیا: نه اگر منظورتون اینه که عامر منو انداخت نه نینداخت اگر فکرمیکنید خودکشی کردم نه نکردم فقط میخواستم ازدست عامرنجات پیدا کنم نمیخواستم بمیرم دکتر: با شما چیکارکرده میخواین ازش شکایت کنید اکیا با سرش جواب منفی میده و دکتربه عامرمیگه یه کم از اکیا فاصله بگیرید دکتربه عامرمیگه یه کم ازش فاصله بگیرید بهتر میشه اون نیازداره کمی ازشما دورباشه عامر: من کسی نیستم که نیازهای زنم رو ازشما یاد بگیرم دکتر: اکیا ازشما شکایت نکرده منم به مسئولین خبرنمیدم اما شکایت نکردنش باعث نمیشه که قصد خودکشیش از یاد بره
عامر هم از زندان ازاد میشه ومستقیم ب سمت بیمارستان میره

 

خلاصه قسمت 90 سریال اکیا

این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir است.

سریز
کمال میره تو اتاق اکیا
کمال:خیلی ترسوندی منو ….اکیا :معذرت میخوام ..کمال: برای اینکه نتونستم نجاتت بدم و از جهنم بکشمت بیرون خودمو گناهکار میدونم ..اکیا :کمال دیگه چیکار باید میکردی؟…کمال:هر زمانی میشه یه کاری کرد درد داری؟اکیا گردنبند کمال رو نشون میده میگه این از من محافظت کرد وظیفش رو انجام داد و الان باید برگرده پیش صاحبش کمال تو غذاهای بیمارستان رو دوست داری؟..کمال:من؟..اکیا :من دوست دارم چون گرسنم شده کمال براش سوپ میاره و اوکیا میگه قهرمان من اومد خوش اومد چی آوردی برام..کمال:سوپ مرغ ..اکیا:فقط یه سوپ مرغ خالی؟ کمال:اینم بسختی گیر اوردم ..اکیا:شکم من با سوپ سیر نمیشه..کمال:از دست من بخوری فرق داره ..اکیا:میخورم که خوب بشم ..کمال:البته البته یعنی دوست نداری؟اکیا:نه اونقدری که تو رو دوست دارم ..کمال :پس چرا از ما دست کشیدی؟ اکیا:از خودمون دست نکشیدم فقط خواستم از دست عامر نجات پیدا کنم و برای کمال تعریف میکنه که چه اتفاقی افتاد که خودش رو پرت کرده ..کمال:دیگه بهت اجازه نمیدم منو بدون خودت کنی اکیا نه میتونی مانع من بشی و نه متوقفم کنی تو رو به عامر نمیدم.سایت مجله فارسی.اکیا:تو زندگیم چی عوض شده؟کمال:وقتی رو زمین افتاده بودی من عوض شدم برای اینکه برادرت رو نجات بدی کم مونده بود بمیری دیگه داری بیش از حد فداکاری میکنی از اینجا که اومدی بیرون خوب فکراتو بکن تو رو از اینجا میبرم قسم میخورم ..عامر میاد و میبینه حیدر پائینه و میره اتاق اکیا اما کمال رفته بوده …دختره دستمال فروش میاد پیش اکیا و میگه ماموریت مخفی دارم و کادو رو بهش میده و میگه این مال توئه از طرف اونه ..اوکیا:اونم اومده؟ که دخترک میگه نه با مامان اومدیم و سلام رسوند بهت عامر میاد تو اتاق و میگه این کوچولو که الیف هم میگه اومدم اکیا رو ببینم و بعدم میره

کمال پیش نورسل میره و قول میده پسرش رو پیدا کنه و یه عکس ازش میگیره که توی مانیتوره خونه تهدید کننده دنبالش میگشت قبل از اینکه بدونه طوفانه دیده بوده اما یادش نمیاد

این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir است.

روانشناس از اکیا میپرسه شوهرتون نقشی تو این اتفاق که براتون افتاده داشته؟اکیا: نه اگه میخواین بپرسید عامر منو انداخت نه ننداخت اگه فکر میکنید خودکشی کردم نه نکردم فقط میخواستم از دست عامر نجات پیدا کنم نمی خواستم بمیرم ..دکتر:با شما چیکار کرده میخواین ازش شکایت کنید و اکیا با سرش جواب منفی میده و دکتر به عامر میگه یه کم از اکیا فاصله بگیرید بهتر میشه اون نیاز داره کمی از شما دور باش

.دکتر:اکیا از شما شکایت نکرد منم به مسئولین خبر نمیدم اما شکایت نکردنش باعث نمیشه که قصده خودکشیش از یاد بره … اکیا یاده پنج سال پیش میوفته که پدر و مادرش در مورده ازدواج اکیا و عامر صحبت میکردن و اون میره تو باغ و از خدا میخواد که کمال رو ببینه که کمال زنگ میزنه و میگه خوابیده بودم یهو از خواب پریدم که داشتم تو رو با صدای بلند صدا میکردم چیزی شده؟ تو خوبی؟اکیا:نه خوب نیستم و دوست داشتم باهات درد و دل کنم که کمال میاد پیشش و میگه حس کردم اومدم از این به بعد فقط اسم منو تو قلبت بگو من میام قول میدم از توی هر کابوسی که باشی بکشمت بیرون….آسو به حقی میگه مادرم بخاطره قادر خودکشی کرد سایت مجله فارسی و اکیا بخاطره عامر پدر و پسر مرگ بدنبال خودشون دارن .. تو نمیخوای مادرم رو ببینی من جسارت کردم رفتم تو چی؟ حقی:تقدیر من این بوده همیشه از دور دیدمش راضی هستم ..آسو:هیجوقت نمیری پیشش؟حقی:قبل از اینکه آخرین نفسم رو بکشم میرم پیشش…اسو میاد پیش عامر و بهش میگه کم مونده بود اکیا رو از دست بدی با این اتفاقات اونا بیشتر بهم وابسته میشن تو متوجه نیستی..عامر:متوجه هستم و فشارمو بیشتر میکنم که بهم نرسن..آسو:فرقی نداره بجایی میرسه که نمیتونی جلوشو بگیری چون لجبازن ما هر کاری میکنیم اونا باز با همن..عامر:من بفکرشم نگران نباش اما تو چرا اینقدر به من کمک میکنی،برای بدست اوردن کمال؟یا نکنه عاشق من شدی؟آسو:هر کاری کردم برات فقط دلیلش کمال بوده یه روز برای اینکه بدستش بیارم و یه روز برای اینکه بهش آسیب نزنی

این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir است.

طوفان میاد پیش کمال و در مورده قادر بهش هشدار میده و میگه مواظب کاراتون باشید و ردی از خودتون جا نذارید…کمال: طوفان خانوادت زنده هستن؟طوفان:بهتون گفته بودم خانوادمو از دست دادم و اصلا ندیدمشون و نمیدونم که مردن..کمال:از کجا میدونی مردن؟ کی بهت گفته؟طوفان:قادر..کمال:اون از کجا میدونه؟طوفان :نمیدونم کنجکاوی هم کردم اما نتیجه ای نداشت ..کمال عکس رو بهش نشون میده و طوفان میگه از خونم برداشتی کمال میگه نه از خونه مادرت برداشتم مادرت زندست بخوای میبرمت پیشش

 

خلاصه قسمت 91 سریال اکیا

این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir است.

کمال طوفانو میبره پیش مادرش و طوفان میگه این لطفتو فراموش نمیکنم و بهت مدیونم و به آسو هم زنگ میزنه میگه مادرم زنده بوده و حقی یه گذشته دروغی بهم داد اما کمال مادرم رو بهم داد..آسو:ما بهت دروغ نگفتیم چرا باید دروغ بگیم ..طوفان:چون شاید فکر کردین اگه مادرم رو پیدا کنم دیگه فکره انتقام نیستم و شما رو ولتون میکنم…اکیا با بلندگو به خبرنگارا میگه من اینجام و یه کم بهم ریختم اما خوبم ..خبرنگار:اکیا خانم و خودکشیتون بعده دعوا با عامر خان سره عشق ممنوع اتفاق افتاد؟اکیا:این چیزایی که مینویسید و تمومش نمی کنید زندگی منه زمانیکه عامر با عشقهای مختلفش بود سایت مجله فارسی از این خبرها ننوشتید چرا؟چونکه من یه زنم و شما در مورده خصوصیات اخلاقی من بازپرسی میکنید؟ صدها نفربا خبرهای شما در مورده من نظر میدن من یه زنم و برای توضیح به شما هیچی ندارم بگم حساب هر چیزی که اتفاق افتاده برام خودم میدم زندگی و اعتبار من بازیچه شما نیست که مثل آدامس تو دندوناتون بجویید من کالای دنیای فانتزی شما نیستم خیلی حقیرانه هستش که از زندگی من و به نفع خودتون برداشت کنید این زندگی منه من رو راحت بذارید یا نذارید خبری دستتون نمیاد ..عامر صحبتهای اکیا رو میشنوه و به روزنامه زنگ میزنه و میگه :فورا در مورده خبری که درباره زنم نوشتید باید اعلام رسمی بکنید که کمال شریک من هستش و بهش اعتماد دارم خیلی و دوست خانمم از دوران دانشگاه هستش و از ملاقاتاشون خبر داشتم هیچ ربطی هم به اتفاقی که برای همسرم افتاده نداره و ازدواجمون با شادی ادامه داره اگه ادامه بدین شکایت میکنم

کمال:خیلی چیزها از سر گذروندیم اما هیچی از خانواده مهمتر نیست خواستم ببینمتون جز شما کوهی نیست که بهش بچسبم تا یه زمانی…تانر:خوب گفتی تا یه زمانی..کمال:هممون داریم زندگی که انتخاب کردیم میگذرونیم حتی اگه اشتباه کردیم و یا قصد جون همدیگه رو کردیم ما از یه جون هستیم اگه فردا اتفاقی برام افتاد میخوام مطمئن باشم شما رو به هم امانت دادم هر چی که بشه

این مطلب متعلق به سایت مجله فارسی به آدرس www.majalefarsi.ir است.

تانر:چی شده یعنی چی من چیزیم بشه؟ خبریه؟تو دردسر افتادی ؟چی شده؟..کمال:با زینب قهر نباش ازدواج کرده تموم شد رفت راه برگشتی نیست حالا تو داداش…تانر:به من نرس حتما باز عامر..کمال:بله الان متوجه نمیشی اما به موقع میفهمی فقط میخوام مواظب باشی بخاطره کارای کثیفش. اون سلاح رو بذار تو جیبت …زینب:درسته داداش اونو نمیشناسی آدمه عجیبیه یه دیوانه هستش و همه کاراش با نقشه هست..کمال:برای همین زینب اگه بخوای از اون خونه بیای بیرون این کلید خونه من مال توئه همه چی رو حل کردم الان دیگه مال توئه به حسابتون هم پول ریختم اگه لازم داشتید استفاده کنید ..تانر:این بچه بازی ها رو نکن من گول نمیخورم میخوای دل ما بسوزه؟..کمال:کاری که از دلم اومد انجام دادم کاری نمی کنم فردا معلوم نیست سایت مجله فارسی چی میشه برای همین میخوام شما دوتا آشتی کنید لطفا و تانر و زینب آشتی میکنن …. کمال :ما هر چقدر که تو روی هم وایسیم دشمن نیستیم منم زندگیمو انتخاب کردم و ادامه میدم چه درست چه غلط با گناهانش و بغلشون میکنه … میره پول میز رو حساب کنه تانر به زینب میگه خدا حافظی کرد باهامون اما اونو میشناسم عاقلانه رفتار میکنه میره و بر میگرده امیدوارم البته .. زینب به کمال میگه داری از ما خدا حافظی میکنی؟کمال:هنوز نه بابد یه گره بزرگ رو بازش کنم برای همین یه بار دیگه تو و اوزان رو میبینم …قادر نگران دیداره کمال و عامر هستش و فکر میکنه کمال میخواد باهاش تسویه حساب کنه به ویدا زنگ میزنه و اکیا متوجه میشه..اکیا به لیلا زنگ میزنه میگه نگرانم لیلا هم میگه تو نگران نباش خبری شد بهت خبر میدم …
عامر هم میره پیش کمال و باهم از آسانسور میرن بالا تا حرف بزنن

 

منبع : تاپ ناز

 

دانلود سریال اکیا قسمت 102,دوبله فارسی قسمت 102سریال اکیا,سریال ترکی اکیا قسمت 102

 


تاریخ انتشار : شنبه 02 اردیبهشت 1396 ساعت: 18:16
برچسب ها : دانلود سریال اکیا قسمت 102 , دانلود دوبله فارسی قسمت 102 اکیا , سریال ترکی اکیا قسمت 102 , دانلود سریال اکیا , دانلود قسمت 102 سریال اکیا , دانلود قسمت 102 اکیا , 102 اکیا , دوبله فارسی قسمت 102 سریال اکیا , دانلود اکیا 102 , دانلود قسمت 102 سریال اکیا از نماشا , نماشا قسمت سریال اکیا , اکیا 102 , دانلود قسمت 102 اکیا با لینک مستقیم , بیوگرافی بازیگران سرال اکیا , دوبله قسمت 102 سریال اکیا , دوبله قسمت 102 اکیا , دانلود دوبله قسمت 102 اکیا , قسمت 102 صد و دوم سریال اکیا , دانلود قسمت 102 اکیا از نماشا , نماشا قسمت 102 اکیا ,