دانلود،دانلود آهنگ جدید،دانلود فیلم جدید

دانلود،دانلود آهنگ جدید،دانلود فیلم جدید،دانلود سریال،دانلود نرم افزار ، اخبار استخدامی ،

دانلود،دانلود آهنگ جدید،دانلود فیلم جدید

دانلود،دانلود آهنگ جدید،دانلود فیلم جدید،دانلود سریال،دانلود نرم افزار ، اخبار استخدامی ،

لیلا اوتادی مهمان خندوانه امشب ۱ اردیبهشت | بیوگرافی |ماجرای ازدواج و همسرش

  • لیلا اوتادی مهمان خندوانه امشب ۱ اردیبهشت | بیوگرافی |ماجرای ازدواج و همسرش

    لیلا اوتادی, عکسهای لیلا اوتادی, بیوگرافی لیلا اوتادی

    بیوگرافی : لیلا اوتادی بازیگر زن سینما و تلویزیون متولد چهاردهم مرداد ماه سال ۱۳۶۲ در تهران می باشد و ۳۶ سال سن دارد.

    تحصیلات لیلا اوتادی دانش‌آموخته رشته ی معماری داخلی از دانشگاه تهران است . در کودکی برای بازی در یک فیلم  سینمای  «کیمیا» به کارگردانی احمد رضا درویش به او پیشنهاد شد اما خانواده‌اش بخاطر رسیدگی به امور تحصیلی مانع این امر شدند.

    ازدواج و همسرش

    لیلا اوتادی تا کنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد. در برخی از سایتها خبری مبنی ازدواج وی با جواد نکونام بازیکن فوتبال شده است که این خبر صحت ندارد و شایعه ای بیش نیست.

    کار خود را بعنوان بازیگر ابتدا از سینما و با فیلم «چشمان سیاه» به کارگردانی ایرج قادری در سال ۱۳۸۱ آغاز کرد و با بازی در «بید مجنون» مجیدی و سریال «مهر و ماه» در سال ۸۲ نامش به عنوان بازیگری جدی مطرح شد. آخرین کار تلویزیونی وی حضور در سریال ارام میگیریم در نقش آوا می باشد که زمستان ۹۵ از شبکه دو پخش میگردد.

    عکس لیلا اوتادی و جواد نکونام

    لیلا اوتادی, Leila Otadi

    لیلا اوتادی و همسرش , همسر لیلا اوتادی کیست

    عکس جدید لیلا اوتادی

    اینستاگرام لیلا اوتادی

    Instagram / LEILAOTADII

    پس از آن او در فیلم‌های بسیاری در سینمای ایران بازی کرد و به ورزش علاقه دارد و فعالیت‌های ورزشی را در رشته‌های تنیس و سوار کاری و فیتس دنبال می کند وی به زبان‌های انگلیسی  و ترکی مسلط کامل می‌باشد

    فیلم های سینمایی

    چشمان سیاه : ایرج قادری ۱۳۸۱
    بید مجنون : مجید مجیدی ۱۳۸۳
    چپ دست : آرش معیریان ۱۳۸۴
    قصه دلها : هوشنگ درویش پور ۱۳۸۵
    چهار انگشتی : سعید سهیلی۱۳۸۵
    زن ها فرشته اند : شهرام شاه حسینی ۱۳۸۶
    دعوت : ابراهیم حاتمی کیا ۱۳۸۷
    حرکت اول : فرهاد نجفی ۱۳۸۷
    پسر آدم دختر حوا : رامبد جوان ۱۳۸۷

    عروسک : ابراهیم وحیدزاده ۱۳۸۸
    آدم کش : رضا کریمی ۱۳۸۸
    باغ قرمز : امیر سماواتی ۱۳۸۸
    پیتزا مخلوط : حسین قاسمی جامی ۱۳۸۹
    دردسر بزرگ : مهدی گلستانه ۱۳۸۹
    اخراجی ها۳ : مسعود ده نمکی ۱۳۸۹
    شیر تو شیر : ابراهیم فروزش ۱۳۹۰
    زن مرد زندگی : مهدی ودادی ۱۳۹۰

    صفحه ۱۱۳ : رضا توکلی۱۳۹۰
    آقای الف : علی عطشانی ۱۳۹۱
    کبریت سوخته : کاظم معصومی ۱۳۹۱
    ۱۳۹۲  لاله : اسی نیک نژاد
    دور زدن ممنوع :بصیری۱۳۹۲
    یک شام خوب : مهدی مظلومی
    نود درجه؛رحمانی
    آزاد به قید شرط (۱۳۹۵)

    لیلا اوتادی

    سریالهای لیلا اوتادی

    مهر و ماه: فیاض موسوی۱۳۸۳
    آخرین گناه :حسین سهیلی زاده ۱۳۸۵
    خونبها : جواد مزدآبادی ۱۳۸۶
    اشک ها و لبخندها : حسن فتحی ۱۳۸۸

    زخم : مسعود آب پرور ۱۳۹۳
    چرخ و فلک (۱۳۹۵)
    آرام میگیریم : روح اله سهرابی (۱۳۹۵)
    پیکسل (محمدحسین لطیفی) ۱۳۹۵

    تله فیلم ها

    گوشه نشینان : سیروس مقدم۱۳۸۵
    بیرون از بهشت:خسرو معصومی۱۳۸۶
    همان روز : علیرضا امینی۱۳۸۷
    خواب بد : منوچهر هادی۱۳۸۹
    به دنبال خوشبختی: بهمن گودرزی۱۳۹۰

    برگشت ناپذیر : امیر احمد انصاری۱۳۹۰
    سیب ترش : مهدی صباغ زاده ۱۳۹۱
    سیاه چاله : محمد خراط زاده ۱۳۹۱
    کبریت سوخته : کاظم معصومی ۱۳۹۱

    ستاره شدن برایش هدف نبوده و معترف است که هیچ تلاشی برای ستاره شدن نمی کند. امتیاز مثبت تئاتر را در این می داند که بازیگر در آن با تماشا گر مستقیم در ارتباط است و امتیاز منفی آن را هم به این نسبت می دهد که مخاطب زیادی ندارد

    لیلا اوتادی و همسرش, لیلا اوتادی بازیگر زن

    لیلا اوتادی در Facbook , اینستاگرام لیلا اوتادی instagram

    تئاتر مورد علاقه ا ش نمایش هملت است  از نظر او کار خوب همه جا خوب است چه در تلویزیون چه در سینما و چه در تئاتر و بازی در یک کار خوب تلویزیونی را به حضور در یک فیلم بد سینمایی ترجیح می دهد.

    لیلا اوتادی

    وی خود را انسان کمال گرایی میداند و می گوید  اگر روزی از هالیود پیشنهاد بازی داشته باشم حتما قبول می کنم و این موضوع را یک موفقیت می دانم

     

    منبع: آریا پیکس

استقلال تهران و تراکتورسازی پنج شنبه 31 فروردین |ساعت بازی نتیجه و گلها

  • استقلال تهران و تراکتورسازی پنج شنبه 31 فروردین |ساعت بازی نتیجه و گلها

    تیم‌های تراکتورسازی و استقلال در حالی امروز در ورزشگاه یادگار امام تبریز به مصاف یکدیگر می‌روند که تیم تراکتورسازی برتری جالبی در دیدارهای رودر رو در چارچوب رقابت‌های لیگ برتر مقابل حریف تهرانی خود دارد.

    نتیجه تصویری برای استقلال تهران و تراکتورسازی

    تراکتورسازان در حالی آخرین دیدار رودر رو را با پیروزی پشت سر گذاشتند که آبی پوشان پایتخت در لیگ برتر بیش از ۱۵۰۰روز است که در حسرت پیروزی مقابل نماینده فوتبال آذربایجان هستند.
    آخرین باری که استقلال توانسته در لیگ برتر مقابل تیم تراکتورسازی به پیروزی برسد به ۱۸ اسفند سال ۱۳۹۱ برمی‌گردد که در هفته بیست و نهم لیگ برتر ۹۲-۹۱ توانستند با یک گل به پیروزی برسند. پس‌ از آن دیدار تراکتورسازان ۵ بار به پیروزی رسیدند ولی حریف نتوانسته دیداری را با ۳ امتیاز پشت سر بگذارد.
    دیدار تراکتورسازی و استقلال ساعت ۱۷:۴۵ روز پنجشنبه در ورزشگاه یادگار امام تبریز برگزار می شود.

    جدول پخش ورزش از تلویزیون پنجشنبه ۱۳۹۶/۰۱/۳۱

    هفته ۲۸ جام خلیج فارس

    تراکتورسازی – استقلال ( ساعت: ۱۷:۴۵ زنده از شبکه سه )

    صبای قم – سپاهان ( ساعت: ۱۷:۴۵ زنده از شبکه ورزش )

برچسب ها

مهمان دورهمی 31 فروردین 96 | لیلا اوتادی | عکس برنامه امشب

مهمان دورهمی 31 فروردین 96 | لیلا اوتادی | عکس برنامه امشب

---------------------------------------------
بیوگرافی لیلا اوتادی و آثار هنری او
----------------------------------------------

 لیلا اوتادی مهمان امشب «دورهمی»

لیلا اوتادی بازیگر فیلم «چپ دست»، پنجشنبه شب مهمان برنامه «دورهمی» می‌شود.


لیلاد اوتادی، بازیگر سینما و تلویزیون شامگاه پنج شنبه 31 فروردین مهمان برنامه «دورهمی» خواهد شد.


این بازیگر کار خود را با فیلم «چشمان سیاه» ساخته ایرج قادری آغاز کرد و سپس با سریال «مهر و ماه» به کارگردانی فیاض موسوی مورد توجه قرار گرفت.


فیلم «سه بیگانه» با بازی اوتادی این روزها در حال اکران در سینماهای کشور است.


برنامه «دورهمی» به کارگردانی مهران مدیری پنجشنبه‌ها ساعت 21 و جمعه‌ها و شنبه‌ها ساعت 23 از شبکه نسیم پخش می‌شود.


انتهای پیام/

مهمان دورهمی 31 فروردین 96 | لیلا اوتادی | عکس برنامه امشب

منبع: خبرآنلاین

دانلود قسمت 24 سریال دیوار به دیوار

دانلود قسمت 24 سریال دیوار به دیوار

 دانلود دیوار به دیوار 24 , دانلود سریال دیوار به دیوار قسمت 24 , دانلود سریال دیوار به دیوار قسمت بیست و چهارم , دانلود سریال دیوار به دیوار 24 فروردین , دانلود سریال دیوار به دیوار ویژه نوروز 96 , دانلود قسمت 24 بیست و چهارم سریال دیوار به دیوار , دانلود قسمت 24 دیوار به دیوار , دانلود قسمت 24 سریال دیوار به دیوار , دانلود قسمت بیست و چهارم 24 سریال دیوار به دیوار , دانلود قسمت بیست و چهارم سریال دیوار به دیوار , قسمت 24 سریال دیوار به دیوار , قسمت بیست و چهارم سریال دیوار به دیوار , قسمت 24سریال دیوار به دیوار , قسمت بیست و چهارم 24 سریال دیوار به دیوار , قسمت 24 دیوار به دیوار , پخش آنلاین قسمت 24 سریال دیوار به دیوار , دانلود دیوار به دیوار قسمت 24 , دانلود قسمت بیست و چهارم دیوار به دیوار , دانلود قسمت 24 بیست و چهارم دیوار به دیوار , دانلود سریال دیوار به دیوار قسمت 24

دانلود قسمت 19 نوزدهم سریال دیوار به دیوار

 

 

برای اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

 

 

 

دانلود قسمت بیست و چهارم 24 سریال دیوار به دیوار با لینک مستقیم

 

دانلود رایگان سریال دیوار به دیوار قسمت بیست و چهارم با کیفیت عالی | پنجشنبه 31 فروردین 96

 

دانلود قسمت 24 سریال دیوار به دیوار با حجم کم

 

قسمت بیست و چهارم سریال دیوار به دیوار

 

نام سریال : دیوار به دیوار

ژانر : اجتماعی/طنز

سال تولید : ۱۳۹۵

زمان پخش : نوروز ۱۳۹۶

محصول : ایران

پخش : شبکه سه سیما

فرمت : MP4

کیفیت : عالی

کارگردان : سامان مقدم

بازیگران : فرهاد آئیش، ویشکا آسایش، یاسمینا باهر، رویا تیموریان، پژمان جمشیدی، گوهر خیراندیش، حسن زارعی، علی شادمان، مجید شهریاری، آزاده صمدی، مهسا طهماسبی، جواد عسگری، شمسی فضل اللهی، رضا ناجی، مهوش وقاری، امیرمهدی ژوله و …

خلاصه داستان : داستان پنج خانواده را روایت می کند که به دلایلی مجبور می شوند سه ماه در یک خانه با یکدیگر زندگی کنند. این پنج خانواده پیش از این هیچ آشنایی با یکدیگر نداشته اند و در یک روز بنا به اتفاقی مجبور می‌شوند که با هم زندگی کنند و …

 

 

______________________________________________________________________

 

 

دانلود قسمت 24 سریال دیوار به دیوار کیفیت 720p  (تاریخ 31 فروردین 96 ) 

به زودی ...

لینک مستقیم uploadBoy Upera

 

حجم:  350 مگابایت

 

دانلود قسمت 24 سریال دیوار به دیوار کیفیت 480p  (تاریخ 31 فروردین 96 ) 

به زودی...

لینک مستقیم uploadBoy Upera

 

حجم: 175 مگابایت

______________________________________________________________________

 

 

منبع : دانلود روزانه

 

______________________________

مهمان دورهمی 31 فروردین 96 کیست

مهمان دورهمی 31 فروردین 96 کیست

 مهمان برنامه دورهمی 31 فروردین 96 , مهمان 31 فروردین 96 برنامه دورهمی , مهمان برنامه 31 فروردین 96 دورهمی کیه؟ , مهمان دورهمی پنجشنبه کیست؟ , برنامه دورهمی 31 فروردین 96 کی پخش میشه؟ , ساعت پخش دورهمی امشب پنجشنبه , زمان شروع فصل دوم برنامه دورهمی , دورهمی , مهران مدیری , تاریخ پخش سری جدید دورهمی , دورهمی فصل دوم , دانلود فصل دوم برنامه دورهمی , مهمان امشب دورهمی کیست؟ , مهمان برنامه دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96 چه کسی است؟ , مهمان دورهمی امشب , زمان پخش فصل دوم دورهمی , ساعت پخش دورهمی 31 فروردین 96 , خبر جدید درباره دورهمی سری جدید , زمان پخش برنامه دورهمی 31 فروردین 96 , مهمان امشب دورهمی کیه؟

مهمان دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96

چه کسی مهمان دورهمی 31 فروردین 96 است؟

 

دانلود برنامه دورهمی

 

 

 

برای اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 

 

دانلود برنامه دورهمی

 

گروه فیلم : طنز

سال تولید : 1394

پخش : شبکه نسیم هر شب در نوروز 95

کارگردان : مهران مدیری

بازیگران: سیامک انصاری ، الیکا عبدالرزاقی،مهران رنجبر ، محمد نادری ، شقایق دهقان، مهران مدیری و امیر مهدی ژوله

خلاصه داستان : «دورهمی» یک مجموعه نمایشی ترکیبی است و شامل استندآپ‌کمدی با حضور تماشاگران است و به جز بازیگران ثابت در هر قسمت یک بازیگر مهمان نیز حضور دارد که با حضور در مقابل دوربین همراه با سایر بازیگران وارد فضای شیرین و کمدی قصه خواهد شد.

 

________________________________________________________________

 

مهمان امشب دورهمی

 

 

مهمان امشب دورهمی ... است.تا ساعاتی دیگر

 

لینک دانلود دورهمی با حضور ... بر روی اینجا کلیک کنید

 

 

 

مهمان برنامه دورهمی 31 فروردین 96 , مهمان 31 فروردین 96 برنامه دورهمی , مهمان برنامه 31 فروردین 96 دورهمی کیه؟ , برنامه دورهمی 31 فروردین 96 کی پخش میشه؟ , مهمان برنامه دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96 چه کسی است؟ , ساعت پخش دورهمی 31 فروردین 96 , زمان پخش برنامه دورهمی 31 فروردین 96 , دانلود برنامه دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96 , برنامه دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96 , دانلود دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96 , پخش آنلاین دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96 , تماشای آنلاین دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96 , دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96 + دانلود , دانلود رایگان دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96 , دانلود دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96 با حجم کم و کیفیت بالا , دانلود دورهمی 31 فروردین 96 , پخش آنلاین دورهمی 31 فروردین 96 , تماشای آنلاین دورهمی 31 فروردین 96 , دانلود برنامه دورهمی فروردین مدیری 31 فروردین 96 , مهمان دورهمی 31 فروردین 96 کیه

 

تاریخ انتشار : پنجشنبه 31 فروردین 1396 ساعت: 6:1
برچسب ها :  ,  ,  ,  ,  ,  ,  ,  , ساعت پخش دورهمی 31 فروردین 96 , زمان پخش برنامه دورهمی 31 فروردین 96 , دانلود برنامه دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96 , برنامه دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96 , دانلود دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96 , پخش آنلاین دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96 , تماشای آنلاین دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96 , دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96 + دانلود ,  , دانلود دورهمی پنجشنبه 31 فروردین 96 با حجم کم و کیفیت بالا , دانلود دورهمی 31 فروردین 96 ,  ,

پنج‌شنبه 31 فروردین 1396

دانلود قسمت 100 سریال اکیا از نماشا

دانلود قسمت 100 سریال اکیا از نماشا

سریال ترکی اکیا قسمت 100 , دانلود سریال اکیا , دانلود قسمت 100 سریال اکیا , دانلود قسمت 100 اکیا , 100 اکیا , دوبله فارسی قسمت 100 سریال اکیا , دانلود اکیا 100 , دانلود قسمت 100 سریال اکیا از نماشا , نماشا قسمت 100 سریال اکیا , اکیا 100 , دانلود قسمت 100 اکیا با لینک مستقیم , بیوگرافی بازیگران سرال اکیا , دوبله قسمت 100 سریال اکیا , دوبله قسمت 100 اکیا , دانلود دوبله قسمت 100 اکیا , قسمت 100 صدم سریال اکیا , دانلود قسمت 100 اکیا از نماشا , نماشا قسمت 100 اکیا , سریال اکیا قسمت 100 , پخش آنلاین قسمت 100 سریال اکیا , پخش اینترنتی قسمت 100 اکیا

 

 

 

 

برای اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 

 

 

نام سریال : اکیا

امتیاز : ۷.۵ از 10

کیفیت ویدئو : HD 720p

تولید شده در : کانال GemTV

دسته بندی بر اساس ژانر : درام ، عاشقانه

شرح داستان : "اُکیا" داستان این سریال به زندگی و عشق بی انتهای اکیا و کمال اشاره دارد. کمال جوانی است از خانواده ای متوسط که در رشته معدن تحصیل کرده و شخصیتی درستکار دارد. اکیا دختری است که در محیط و خانواده ای ثروتمند بزرگ شده اما هیچ گاه خود را متعلق به آن زندگی نمی داند. او به دنبال آزادی و پرداختن به رویاهایش است. دست روزگار اکیا و کمال را به هم می رساند و آنها را درگیر عشقی بی پایان و پرماجرا می کند. اما بر اثر یک اتفاق از پیش تایین شده زندگی آنها یک شبه دچار تغییر شده و از هم جدا می شوند. پسر یکی از خانواده های قدرتمند جامعه اشراف استانبول، برای به دست آوردن اُکیا به هر کاری دست می زند. او برای از بین بردن عشق میان اُکیا و کمال تلاش می کند اما هیچ گاه موفق نمی شود. داستان این عشق بی پایان در ماجراهای این سریال نهفته است...

 

 

**********************************

 

معرفی سریال :

 

خلاصه داستان تمام قسمت های سریال اکیا و قسمت های آخر سریال اکیا

داستان سریال اکیا :

کمال پسری جوان است که در محله‌ای فقیرنشین زندگی می‌کند. پدر او (حسین) آرایشگر است و مادرش (فهیمه) دوست دارد که کمال با برادر بزرگترش به نام تارک و خواهر کوچکش به نام زینب به خوبی و خوشی کنارهم باشند. نیهان هم دختری است که در نقطه‌ای دیگر از شهر در خانواده‌ای پولدار زندگی می‌کند و برادر دوقلویی به نام اوزان دارد. نیهان، پدرش (اوندر) را خیلی دوست دارد و مادری خودخواه به نام ویلدان دارد. ویلدان می‌خواهد که نیهان با پسری به نام امیر ازدواج کند ولی نیهان او را دوست ندارد. کمال و نیهان اولین بار یکدیگر را در اتوبوس می‌بینند و نیهان که طراح است، صورت کمال را نقاشی می‌کند. یک ماه بعد، روز تولد نیهان، کمال و دوستش (صالح) در یک مرکز خریدa آن نقاشی را می‌بینند. نیهان هم برای تولدش مهمانی گرفته و دوستانش را دعوت کرده است. دوست صمیمی او (یاسمین) و همین‌طور امیر هم در آن مهمانی هستند. امیر در مهمانی با یک مرد که در حال رقصیدن با نیهان است دعوا می‌کند. نیهان هم عصبانی شده و از آنجا بیرون می‌رود و به سمت قایقش می‌رود. با عصبانیت می‌خواهد قایق را راه بیاندازد که ناگهان پایش به طناب گیر می‌کند و داخل آب می‌افتد. در حال غرق شدن است که بلافاصله کمال او را نجات می‌دهد. از این لحظه رابطه آن دو شروع می‌شود. یک روز امیر نقشه‌ای می‌کشد تا به نظر برسد اوزان دختری را کشته است. برای لو ندادن او به پلیس هم نیهان مجبور به ازدواج با او می‌شود. روز بعد که کمال از نیهان خواستگاری می‌کند، او “نه” می‌گوید، کمال هم تا مدتی افسرده می‌شود تا این که به زونگولداک منتقل می‌شود. چهار سال بعد در معدنی که کمال کار می‌کند حادثه‌ای رخ می‌دهد و کمال رئیسش (حقی) را نجات می‌دهد. به همین دلیل حقی او را برای دستیاری خود انتخاب می‌کند. یکسال بعد از آن اتفاق کمال پیش خانواده خود بر می‌گردد و برای نیهان با امیر رقابت می‌کند.

 

 

خلاصه قسمت 85 سریال اکیا

خلاصه قسمت 85 سریال اکیا کمال بعد از خوندن نامه اسو تصمیمش عوض میشه ومیگه من میخواستم برادر عامرو پیداکنم وکاری که با من کرد من باهاش بکنم واز طریق برادرش بهش ضربه بزنم اما دیگه دنبالش نمیرم چون اصلا فکرنکردم سر برادرش چه بلایی میاد واکیا میگه عامر میکشتش اما اون همه چی رو درمورد اون شب میدونه و توخیلی بهش نزدیک شدی کمال: اما ازش دور میشم نمیتونم برای ضربه زدن به عامر به کسی که نمیشناسمش ضربه بزنم و به زهیر زنگ میزنه ومیگه دیگه دنبال اون اخاذ نمیگردیم اسو به مادرش میگه یه ادم چقدر میتونه با خواهرش بد باشه دشمن اصلی من پدرمه و یادش میاد
حالا سفری به 14 سال پیش وقتی که اسو بچه بوده و مادر اسو اون رو به اقا حقی سپرده حقی عکسارو بهش نشون میداده و میگفته این کیه دخترم من بهت چی گفتم واسو جواب میداده قادر کوزجی اغلو دشمنمون کسی که مادرمو ازم گرفت منم میخواسته بکشه و تو ازم مواظبت کردی و عکس عامرو نشون میداده و اسو میگفته داداش بزرگترم عامرهستش حقی: بابات بیشتر اونو دوست داره و مثل باباشه و تورو نمیخواد مادرت میترسید اونا بهت اسیب بزنن که تورو پیش من امانت گذاشت تو یادگار تنها زنی هستی که توزندگیم دوستش داشتم و هم بابات میشم هم عمویت از قادر کوزجی اغلو و عامر کوزجی اغلو یه روزی حسابهارو پس میگیریم.
اسو به مادرش میگه گذشته رو فراموش نکردم من انتقام تو وخودمو و عموحقی رو ازشون میگیرم عامربرای من ارزشی نداره اما اون همه چیز قادر هستش اگه اون مادرمنو گرفته منم عامرو ازش میگیرم و دوباره یاد 5 سال پیش میوفته که حقی میگه الان وقتش رسیده و طوفان دستیار عامرکه رابطمون هستش امروز خبربزرگی داد ومیتونیم نابودشون کنیم اسو به مادرش مژگان میگه بابام نفرت منو میبینه به عامرزنگ میزنن ومیگن اکیا ازت تقاضای طلاق کرده عامر: جوابی ندین اون فردا تقاضاشو پس میگیره کمال اکیارو میرسونه هتل و به طوفان زنگ میزنه ومیگه یه پیام دارم دنبال اینکارنمیرم ولش میکنم اما فعلا عامرهم اونا رو دم هتل میبینه وبه اکیا پیام میده من ساعت نه تو سینما ادا سالن پنج منتظرتم برای اینکه بفهمی چرا نمیتونی ازم طلاق بگیری وبه کمال هم پیام میده درمورد اکیا باهم صحبت میکنیم ساعت نه بهت پیام میدم…
اسو یه نامه میزاره کنار مادرش و مینویسه بابا وداداش من اینجام و بازم میام به خاطر مادرم اسو وقتی ازخونه مادرش میاد بیرون ازطوفان میپرسه این خدمتکارا کی حالشون خوب میشه طوفان: نگران نباش صبح حالشون خوب میشه تو ابشون دارو ریختیم یه کم پیش کمال زنگ زد وگفت دنبالت نمیگرده اما ضعف تونسبت به کمال داره تورو از هدفت دورمیکنه اسو: نه اصلا طوفان: چی نه نقشه تو وعموت این نبود که بیای استانبول تا عشق بین کمال واکیا رو فهمیدی سریع اومدی استانبول قرارنبود عشق و انتقام رو قاطی کنی چون فکر میکردی کمال واکیا به هم نمیرسن عموت قول داده بود به کمال میرسی واکیا هم اگر از عامرجدا بشه برای تو مشکلی پیش نمیومد وقرار بود برای ضربه زدن به عامر به اکیا کمک کنی اکیارو به شک انداختیم وافتاد دنبال حقیقت بعدش برای اینکه کمال رو دور کنیم اون صدای کارن رو فرستادیم نقشه ما گرفته بود وعامر گیر کرده بود واکیا ازش دورشد اما تا فهمیدی کمال واکیا به هم نزدیک شدن اسو: بسه دیگه تمومش کن و یادش میاد به حقی گفته کمال وسط اتیش افتاده اگه با اکیا بره عامر اونو میکشه با چاقو هم زدنش نتونستیم جلوشو بگیریم من گفتم عامر واکیا نباید ازهم دور بشن اما گوش ندادی وبهش کمک کردی باورکنه داداشش قاتل نیست همه این سالها هرکاری گفتی و خواستی کردم و چیزی نگفتم فقط یه چیزخواستم که کمال رو که تنها کسی هستش که تو زندگیم دوستش دارم ازم نگیری حقی: نگرفتم اسو: گرفتی با دستای خودت دادیش به اکیا این بازی رو تموم کن اونارو ازهم جدا کن حقی: برای ازبین بردن عامر اسو: اگر منو مثل دخترت دوست داری این بازی روتمومش کن تو تمومش نکنی من تمومش میکنم اسوبه طوفان میگه اگرمیخوای بکشی کنار با عموم صحبت کنم طوفان: نه این فقط تونیستی که ازمادرش جدا شده تو مادرتو میبینی اما من نمیدونم مادرم حتی قبرش کجاست اگر بمیرم هم تنهاتون نمیزارم کمال واکیا میرن تو سینما وفیلمی که اوزان اون دختر لیندا رو با اسلحه کشته پخش میشه و صدای عامر میاد ومیگه این فیلم واقعی هستش و بالای 18 سال…
کمال واکیا فیلم رو میبینن عامر میاد ومیگه همسرم نمیدونم چرا تعجب کردی من همیشه بهت گفتم داداشت قاتله کمال: تو چه ادم بی ابرویی هستی عامر: چرا برای اینکه به همسرم کمک کردم چیزی رو که باور نمیکنه با چشم خودش ببینه همونطور که دیدی کیسه خون نمیترکه خون بدن خودشه دقیقا به قلبش زده شده مجبورم کردی برای اینکه دستتو بگیرم وبریم خونه اینو بهت نشون بدم اکیا: نه باهات نمیام عامر: پس اون موقع دوتا فیلم میشه دوباره ببینیم کمال: تمومش کن تو چجور مردی هستی نمیفهمی داری به اکیا اسیب میزنی عامر: من دستمو طرف زنم دراز کردم توخیلی مردی که دست رو زن دیگران دراز میکنی کمال: تو زنی که دوستت نداره رو با قلدری تو دستت نگه داشتی ازکدوم حق به من میگی و با هم درگیر میشن عامربه اکیا میگه یا بامن میایی یا من میرم پیش پلیس کمال: اکیا مجبورنیستی بری اکیا: مجبورم وبه عامر میگه اما بمیرم دست تورو نمیگیرم جلوی سینما اکیا به عامرمیگه تو حیوونی عامر: من فقط اتفاقی که افتاده رو بهت نشون دادم اوزان قاتله و توباور نکردی و امید داشتی بیگناه باشه و با کمال بری پایان

 

خلاصه قسمت 86 سریال اکیا

اوزان میاد پیش اکیا واکیا بهش میگه نمیخوای بپرسی چرا برگشتم اوزان: برام مهم نیست چون تو هرکاری بخوای میکنی اکیا: من برای تو برگشتم تو برادر منی تو قلب من بیگناهی اما امروز برادری که ازش محافظت کردم برای دومین بار منو پس زد نمیدونم از این به بعد چجوری زندگی کنم
زینب هم به اسو خبرمیده اکیا برگشته فهیمه به کمال و تانر میگه بیایین باباتون کارتون داره و اونا میاین به خونه پدرش موضوع مغازه رو میگه و میپرسه این یادداشت که میگه از پسرت مراقبت کن منظورش کدومتونه کمال: معلومه کار عامر هستش تانر: اقا عامر اخه اون با مغازه بابام چیکار داره کمال: بابا خانواده ما مگه چند تا دشمن داره کار عامر هستش تانر: اون دشمن توئه نه ما کمال: دشمن من دشمن خانواده نیست تانر: اما عشق دشمنت رو میخوای حسین میگه بسه تمومش کنید و فهیمه میگه این بلاها برای اینه که دست ازاون دختر برنمیداری تمومش کن هم خودتو هم خانوادتو از بین میبری
به قادرزنگ میزنن وموضوع بیهوش شدن خدمتکاران مادر عامرو بهش میگن
قادر به عامر زنگ میزنه ومیگه بیا خونه مادرت و نامه روبهش نشون میده ومیگه اون چجوری اومده اینجا ازاین به بعد ازفاصله پانصد متری هم هیچکس نمیتونه به این خونه نزدیک بشه
عامر: برای مادرش اومده به تو هم که گفت بابا قادر: اون اینطورفکرمیکنه اما من حقیقت روبهت گفتم
عامر: داستان اره اما حقیقت اینه اونیکه وارد این خونه شده برادرمن و بچه توو برادر منه چون توخواستی مادرشو بکشی برادرمن بامن دشمن شده اما پیداش میکنم
قادر: چیکارمیخوای بکنی
عامر: برادرم باشه یا نه حسابشو میرسم
قادر: یعنی بعد این همه سال فهمیدی برادرداری فقط فکر نابود کردنش به ذهنت رسیده
عامر: اون برادرمن نیست دشمنمه پنج سال داره منو تهدید میکنه حالا توبگو میخوای بکشم یا کشته بشم

سر میزشام عامرمیگه شاید چند روزی با اکیا دونفری بریم جایی و برگردیم و اکیا ازجاش بلند میشه ومیره اسو زنگ میزنه به عامر ومیگه اکیا برگشته چشمت روشن
عامر: چشم تو هم روشن
اسو: من خودمو به راحتی کامل عادت ندادم هراتفاقی ممکنه بیوفته
عامر: دیگه نه اکیا نمیتونه پاشه راحت دیگه جایی بره
اسو: من جای توبودم اینقدر مطمئن نبودم
عامر: دقت داشته باش اکیا الان توخونه پیش شوهرشه
اسو: خوب الان بله برای بعد چه برنامه ای داری شاید اکیا دوباره رفت ازکجا مطمئنی که نره
عامر: قوانین مدنی
اسو: برای ازدواج متعادل بله اما مال شما تعادل نداره حتی بچه هم ندارید عامرمیره پیش اکیا و اکیا میگه من برگشتم خونه اما پیش تو نه یادت نره
عامر: بشین باید شرط هامون رو تازه کنیم شرط اول کمال رو نمیبینی و حرف نمیزنی شرط دوم بعد ازاینکه مسافرت رفتیم توی یک اتاق میخوابیم توی یه تخت مثل زن وشوهرواقعی
اکیا: بمیرم بهتره
عامر: شرط سوم ازاین به بعد باید منودوست داشته باشی
زینب از اوزان درمورد عامرواکیا میپرسه ومیگه چرا برگشت چرا عامرعصبیه و توچرا ازهمه بیشتر خوشحالی
اوزان: من دیگه خسته شدم بس که درمورد ازدواج اکیا صحبت میکنیم و خودمون روفراموش کردیم توهمش ازمن فاصله میگیری وبا هم نیستیم واین داره خیلی زیادمیشه
زینب: داری ناراحتم میکنی اوزان: یعنی با من بودن ناراحتت میکنه زینبم میگه میرم هوا بخورم ومیره تواتاق عامرو عامرمیاد بهش میگه تودیگه داری به حد اسیب زدن میرسی
زینب: چیه زنت برگشته عوض شدی عامر: من اکیارو دوست دارم تورو دوست ندارم
زینب: اما اکیا تورو دوست نداره دردت همینه مجبورش کردی حالا با چی نمیدونم عامر: یه مدت نیا زینب ازفردا شب و روز پیش زنم هستم و افسانه زینب رو میبینه ازاتاق عامرمیاد بیرون
اسو میره خونه حقی بهش میگه کمال واکیا همه امیدشون ازدست رفته و فهمیدن اوزان قاتله
اسو: فرقی نداره کمال جلوی چشمام زجرمیکشه منم کاری نمیتونم بکنم خیلی دیرکردی عمو تو کمال رو وقتی فرستادی استانبول میدونستی عاشق اکیاهست من اگر میدونستم نمیزاشتم اینکارو بکنی و شاهد عشق اونا بودن برای من از مرگ بدتره کمال کنارچاه گریه میکرده و اکیا میره پیشش و اونم میگه الان نه جلونیا و اکیا میره و باخودش میگه نمیتونم لمسش کنم خدایا کمکم کن پایان

 

خلاصه قسمت 87 سریال اکیا


زینب با دوست آسو که حامله بوده هماهنگ میکنه و تست بارداری اونو به اوزان نشون میده و میگه حامله هستم اما بچه رو نمیخوام چون تو خیلی از حقایق رو از من پنهان کردی و اوزان هم همه چی رو میگه اکیا از لیلا میخواد یه نامه به کمال بده و کمال و لیلا و آسو میرن جلسه تو شرکت و کمال میگه یه سورپرایز دارم براتون و به کاغذ به منشی جلسه میده که برای همه کپی میکنه و قادر میگه قبل از گزارش سالانه در مورده پروژه ای که با شرکت کمال داریم صحبت میکنم ..کمال: این اواخر ما با شما زیاد کار داشتیم ..قادر:خیلی شوخ هستید ..کمال:شوخی نیست مطمئن باشید ..عامر:کمال خان الان وقته این مشکل نیست و شما دارید به افکارمون آسیب میزنید هدف من موفقیت بوده ..قادر:در مورده پروژه صحبت کنیم؟کمال:بله اما قبلش یه خبره خوب میخوام بدم وسطه زمین پروژه یه معدن هست اونو دو باره راه میندازیم …عامر:ما به سوپرایزهای کمال خان عادت کردیم …با کمال یه کم کل کل میکنن و قرار میشه کمال و عامر برن از معدن عکس بندازن…لیلا نامه اکیا رو میده و شب کمال میره به اون آدرس

اکیا داشته میوه میچیده کمال میرسه میگه چیکار میکنی اینا نرسیده هنوز کاله و کمال بغلش میکنه که راحتتر بچینه و میگه زود باش همسایه ها میبینن آبرومون میره اکیا میگه منو بذار زمین هر چی خوردم تو گلوم موند ..کمال :چرا منو اینجا خواستی؟اکیا: بفهمی فورا میری؟کمال:اگه بگم بمون میمونی؟اکیا:بله ..کمال:اکیا میمونی؟اکیا:هیچی نپرس فقط میخوام امشب رو از من نگیری میای؟کمال:اینجا مال کیه؟اکیا:خانواده یاسمین نیستن خارج هستن نمیای؟ فکر میکنی اشتباهه؟کمال:نیست؟اکیا:نیست اشتباه مجبور بودن منه از تو جدا شدنمه یه شب برای خودم نداشتنه اینکه بین برادرم و عشقم بمونم اشتباهه اگه نمیمیرم برای اینه که تو رو د�ونی ..ازت جدا میشم..عامر: گوش بده قشنگ… بعدش خودم تو رو میکشم. اکیا:منو از این میترسونی ؟
عامر:نه ادامه داره بعد هم.کمال هم منو میکشه و بازهم ما بهم میرسیم و کمال و داداشت میوفتن زندان..اینم پایانش تصمیم بگیر
اکیا: باشه.. عامر: چی؟ اکیا:باشه دیگه باشه و با بغض ب سمت با لکن میره و برای اینکه عامر نتونه اونو صاحب شه خودشو پرت میکنه
و کمال که همراه پلیس ها اون پایینه این صحنه رو میبینه و فریاد میگه اکیاااااا
نهههههه….

 

 

 

خلاصه قسمت 89 سریال اکیا

اکیا: اگرالان بمیرم اصلا ناراحتی ندارم کمال: این دیگه چه حرفیه اکیا: همینطوری گفتم کاش الان تو یه کشتی بودیم کمال: میتونیم
اکیا: نمیتونیم بعضی وقتا خودمو خیلی بیچاره حس میکنم
کمال: من کنارتم تو بیچاره نیستی اکیا: جونم به درداومده کمال: منم جونم به درد اومده اکیا میخواد بره کمال دستش رو میگیره کمال: اکیا نرو اکیا: دست منه؟ کمال : دست خودته جون این بدن دست توئه سر اکیا زخمی و خونس میشه و بیهوش میشه کمال: هیچ جوره ولت نمیکنم با هم میریم هرجا بریم من وتو باهم ولت نمیکنم و کمال رو بالای سراکیا نشون میده که میگه قول میدم تورو بردارم و ازاینجا بریم امبولانس میاد وکمال نمیزاره عامرنزدیک بشه وبهش میگه همه چی تقصیر توئه بهت گفتم با من مشکل داری مشکل تو با منه اما گوش ندادی همه چی تقصیر توئه کمال به خانواده اکیا خبر میده و همه میرن بیمارستان
عامربه تانرزنگ میزنه ومیگه افراد روجمع کن بیار این برادرت رو باید بیندازم تو اتیش زینب توبیمارستان میره پیش عامر وعامر میگه چی میخوای زینب: خوب بودن تورو میخوام عامر: اگراکیا خوب بشه منم خوب میشم هرگز ارزوی مرگش رونکن زینب: دیگه چی مگه من قاتلم عامر: من قاتلم اگر بلایی سراکیا بیاد من شروع میکنم به تمیزکردن افراد زینب: اکیا طوری نمیشه اما توداری برای عشق اون خودتو ازبین میبری عامر: درنهایت برنده منم اوزان میاد و عامرمیگه اومده بود منو دلداری بده ممنونم پلیس میاد عامرو به خاطر حمله به خبرنگاردستگیرمیکنه ومیبره
حیدر میاد پیش کمال وبهش میگه کمال ازاینجا برو وکمال میگه تا اکیارو نبینم هیچ جا نمیرم لیلا: الان اکیا فقط کمال رومیخواد یه کاری بکن تا اکیارو ببینه حیدربه کمال میگه برو امشب بهت خبرمیدم چون من کناراکیا میمونم تو بیا پیشش باش کمال به زهیر زنگ میزنه وبهش میگه خوب گوش کن میری خونه عامر و من بهت میگم که چجوری بری تو اتاق اکیا و پاسپورتشو برداری زهیرهم میره و پاسپورت اکیارو برمیداره دوستای زهیر بهش بابت اینکه اینهمه به کمال کمک میکنه اعتراض میکنن و زهیرمیگه هر چهل سال یه بارپیش میاد که من جونمو هم برای کسی فدا کنم مواظب حرفاتون باشید
حیدر به کمال خبرمیده که پنهانی بیاد تو بیمارستان و بره پیش اکیا عامرتو اداره پلیس بازداشت میشه و یاد حرفهای اکیا میوفته و داد فریاد میزنه ومیگه چقدر منو اینجا میخواین نگهدارید من عامرکوزجی اغلو هستم همتونو پشیمون میکنم کمال میره پیش اکیا و اکیا بهش میگه بلاخره تونستی بیای
کمال: خوبه که نرفتیاکیا: تو زندگیم چی عوض شده
کمال: وقتی روی زمین افتاده بودی من عوض شدم برای اینکه برادرت رو نجات بدی کم مونده بود بمیری دیگه داری بیش ازحد فداکاری میکنی ازاینجا که اومدی بیرون خوب فکراتو بکن تورو ازاینجا میبرم قسم میخورم عامرمیاد میبینه حیدر پایینه و میره پیش اکیا اما کمال رفته بود دکتر میاد پیش اکیا و ازش میپرسه شوهرتون نقشی توی این اتفاقی که برای شما افتاده داشته اکیا: نه اگر منظورتون اینه که عامر منو انداخت نه نینداخت اگر فکرمیکنید خودکشی کردم نه نکردم فقط میخواستم ازدست عامرنجات پیدا کنم نمیخواستم بمیرم دکتر: با شما چیکارکرده میخواین ازش شکایت کنید اکیا با سرش جواب منفی میده و دکتربه عامرمیگه یه کم از اکیا فاصله بگیرید دکتربه عامرمیگه یه کم ازش فاصله بگیرید بهتر میشه اون نیازداره کمی ازشما دورباشه عامر: من کسی نیستم که نیازهای زنم رو ازشما یاد بگیرم دکتر: اکیا ازشما شکایت نکرده منم به مسئولین خبرنمیدم اما شکایت نکردنش باعث نمیشه که قصد خودکشیش از یاد بره
عامر هم از زندان ازاد میشه ومستقیم ب سمت بیمارستان میره

 

خلاصه قسمت 90 سریال اکیا

سریز
کمال میره تو اتاق اکیا
کمال:خیلی ترسوندی منو ….اکیا :معذرت میخوام ..کمال: برای اینکه نتونستم نجاتت بدم و از جهنم بکشمت بیرون خودمو گناهکار میدونم ..اکیا :کمال دیگه چیکار باید میکردی؟…کمال:هر زمانی میشه یه کاری کرد درد داری؟اکیا گردنبند کمال رو نشون میده میگه این از من محافظت کرد وظیفش رو انجام داد و الان باید برگرده پیش صاحبش کمال تو غذاهای بیمارستان رو دوست داری؟..کمال:من؟..اکیا :من دوست دارم چون گرسنم شده کمال براش سوپ میاره و اوکیا میگه قهرمان من اومد خوش اومد چی آوردی برام..کمال:سوپ مرغ ..اکیا:فقط یه سوپ مرغ خالی؟ کمال:اینم بسختی گیر اوردم ..اکیا:شکم من با سوپ سیر نمیشه..کمال:از دست من بخوری فرق داره ..اکیا:میخورم که خوب بشم ..کمال:البته البته یعنی دوست نداری؟اکیا:نه اونقدری که تو رو دوست دارم ..کمال :پس چرا از ما دست کشیدی؟ اکیا:از خودمون دست نکشیدم فقط خواستم از دست عامر نجات پیدا کنم و برای کمال تعریف میکنه که چه اتفاقی افتاد که خودش رو پرت کرده ..کمال:دیگه بهت اجازه نمیدم منو بدون خودت کنی اکیا نه میتونی مانع من بشی و نه متوقفم کنی تو رو به عامر نمیدم..اکیا:تو زندگیم چی عوض شده؟کمال:وقتی رو زمین افتاده بودی من عوض شدم برای اینکه برادرت رو نجات بدی کم مونده بود بمیری دیگه داری بیش از حد فداکاری میکنی از اینجا که اومدی بیرون خوب فکراتو بکن تو رو از اینجا میبرم قسم میخورم ..عامر میاد و میبینه حیدر پائینه و میره اتاق اکیا اما کمال رفته بوده …دختره دستمال فروش میاد پیش اکیا و میگه ماموریت مخفی دارم و کادو رو بهش میده و میگه این مال توئه از طرف اونه ..اوکیا:اونم اومده؟ که دخترک میگه نه با مامان اومدیم و سلام رسوند بهت عامر میاد تو اتاق و میگه این کوچولو که الیف هم میگه اومدم اکیا رو ببینم و بعدم میره

کمال پیش نورسل میره و قول میده پسرش رو پیدا کنه و یه عکس ازش میگیره که توی مانیتوره خونه تهدید کننده دنبالش میگشت قبل از اینکه بدونه طوفانه دیده بوده اما یادش نمیاد

روانشناس از اکیا میپرسه شوهرتون نقشی تو این اتفاق که براتون افتاده داشته؟اکیا: نه اگه میخواین بپرسید عامر منو انداخت نه ننداخت اگه فکر میکنید خودکشی کردم نه نکردم فقط میخواستم از دست عامر نجات پیدا کنم نمی خواستم بمیرم ..دکتر:با شما چیکار کرده میخواین ازش شکایت کنید و اکیا با سرش جواب منفی میده و دکتر به عامر میگه یه کم از اکیا فاصله بگیرید بهتر میشه اون نیاز داره کمی از شما دور باش

.دکتر:اکیا از شما شکایت نکرد منم به مسئولین خبر نمیدم اما شکایت نکردنش باعث نمیشه که قصده خودکشیش از یاد بره … اکیا یاده پنج سال پیش میوفته که پدر و مادرش در مورده ازدواج اکیا و عامر صحبت میکردن و اون میره تو باغ و از خدا میخواد که کمال رو ببینه که کمال زنگ میزنه و میگه خوابیده بودم یهو از خواب پریدم که داشتم تو رو با صدای بلند صدا میکردم چیزی شده؟ تو خوبی؟اکیا:نه خوب نیستم و دوست داشتم باهات درد و دل کنم که کمال میاد پیشش و میگه حس کردم اومدم از این به بعد فقط اسم منو تو قلبت بگو من میام قول میدم از توی هر کابوسی که باشی بکشمت بیرون….آسو به حقی میگه مادرم بخاطره قادر خودکشی کرد و اکیا بخاطره عامر پدر و پسر مرگ بدنبال خودشون دارن .. تو نمیخوای مادرم رو ببینی من جسارت کردم رفتم تو چی؟ حقی:تقدیر من این بوده همیشه از دور دیدمش راضی هستم ..آسو:هیجوقت نمیری پیشش؟حقی:قبل از اینکه آخرین نفسم رو بکشم میرم پیشش…اسو میاد پیش عامر و بهش میگه کم مونده بود اکیا رو از دست بدی با این اتفاقات اونا بیشتر بهم وابسته میشن تو متوجه نیستی..عامر:متوجه هستم و فشارمو بیشتر میکنم که بهم نرسن..آسو:فرقی نداره بجایی میرسه که نمیتونی جلوشو بگیری چون لجبازن ما هر کاری میکنیم اونا باز با همن..عامر:من بفکرشم نگران نباش اما تو چرا اینقدر به من کمک میکنی،برای بدست اوردن کمال؟یا نکنه عاشق من شدی؟آسو:هر کاری کردم برات فقط دلیلش کمال بوده یه روز برای اینکه بدستش بیارم و یه روز برای اینکه بهش آسیب نزنی

طوفان میاد پیش کمال و در مورده قادر بهش هشدار میده و میگه مواظب کاراتون باشید و ردی از خودتون جا نذارید…کمال: طوفان خانوادت زنده هستن؟طوفان:بهتون گفته بودم خانوادمو از دست دادم و اصلا ندیدمشون و نمیدونم که مردن..کمال:از کجا میدونی مردن؟ کی بهت گفته؟طوفان:قادر..کمال:اون از کجا میدونه؟طوفان :نمیدونم کنجکاوی هم کردم اما نتیجه ای نداشت ..کمال عکس رو بهش نشون میده و طوفان میگه از خونم برداشتی کمال میگه نه از خونه مادرت برداشتم مادرت زندست بخوای میبرمت پیشش

 

خلاصه قسمت 91 سریال اکیا


کمال طوفانو میبره پیش مادرش و طوفان میگه این لطفتو فراموش نمیکنم و بهت مدیونم و به آسو هم زنگ میزنه میگه مادرم زنده بوده و حقی یه گذشته دروغی بهم داد اما کمال مادرم رو بهم داد..آسو:ما بهت دروغ نگفتیم چرا باید دروغ بگیم ..طوفان:چون شاید فکر کردین اگه مادرم رو پیدا کنم دیگه فکره انتقام نیستم و شما رو ولتون میکنم…اکیا با بلندگو به خبرنگارا میگه من اینجام و یه کم بهم ریختم اما خوبم ..خبرنگار:اکیا خانم و خودکشیتون بعده دعوا با عامر خان سره عشق ممنوع اتفاق افتاد؟اکیا:این چیزایی که مینویسید و تمومش نمی کنید زندگی منه زمانیکه عامر با عشقهای مختلفش بود از این خبرها ننوشتید چرا؟چونکه من یه زنم و شما در مورده خصوصیات اخلاقی من بازپرسی میکنید؟ صدها نفربا خبرهای شما در مورده من نظر میدن من یه زنم و برای توضیح به شما هیچی ندارم بگم حساب هر چیزی که اتفاق افتاده برام خودم میدم زندگی و اعتبار من بازیچه شما نیست که مثل آدامس تو دندوناتون بجویید من کالای دنیای فانتزی شما نیستم خیلی حقیرانه هستش که از زندگی من و به نفع خودتون برداشت کنید این زندگی منه من رو راحت بذارید یا نذارید خبری دستتون نمیاد ..عامر صحبتهای اکیا رو میشنوه و به روزنامه زنگ میزنه و میگه :فورا در مورده خبری که درباره زنم نوشتید باید اعلام رسمی بکنید که کمال شریک من هستش و بهش اعتماد دارم خیلی و دوست خانمم از دوران دانشگاه هستش و از ملاقاتاشون خبر داشتم هیچ ربطی هم به اتفاقی که برای همسرم افتاده نداره و ازدواجمون با شادی ادامه داره اگه ادامه بدین شکایت میکنم

کمال:خیلی چیزها از سر گذروندیم اما هیچی از خانواده مهمتر نیست خواستم ببینمتون جز شما کوهی نیست که بهش بچسبم تا یه زمانی…تانر:خوب گفتی تا یه زمانی..کمال:هممون داریم زندگی که انتخاب کردیم میگذرونیم حتی اگه اشتباه کردیم و یا قصد جون همدیگه رو کردیم ما از یه جون هستیم اگه فردا اتفاقی برام افتاد میخوام مطمئن باشم شما رو به هم امانت دادم هر چی که بشه

تانر:چی شده یعنی چی من چیزیم بشه؟ خبریه؟تو دردسر افتادی ؟چی شده؟..کمال:با زینب قهر نباش ازدواج کرده تموم شد رفت راه برگشتی نیست حالا تو داداش…تانر:به من نرس حتما باز عامر..کمال:بله الان متوجه نمیشی اما به موقع میفهمی فقط میخوام مواظب باشی بخاطره کارای کثیفش. اون سلاح رو بذار تو جیبت …زینب:درسته داداش اونو نمیشناسی آدمه عجیبیه یه دیوانه هستش و همه کاراش با نقشه هست..کمال:برای همین زینب اگه بخوای از اون خونه بیای بیرون این کلید خونه من مال توئه همه چی رو حل کردم الان دیگه مال توئه به حسابتون هم پول ریختم اگه لازم داشتید استفاده کنید ..تانر:این بچه بازی ها رو نکن من گول نمیخورم میخوای دل ما بسوزه؟..کمال:کاری که از دلم اومد انجام دادم کاری نمی کنم فردا معلوم نیست چی میشه برای همین میخوام شما دوتا آشتی کنید لطفا و تانر و زینب آشتی میکنن …. کمال :ما هر چقدر که تو روی هم وایسیم دشمن نیستیم منم زندگیمو انتخاب کردم و ادامه میدم چه درست چه غلط با گناهانش و بغلشون میکنه … میره پول میز رو حساب کنه تانر به زینب میگه خدا حافظی کرد باهامون اما اونو میشناسم عاقلانه رفتار میکنه میره و بر میگرده امیدوارم البته .. زینب به کمال میگه داری از ما خدا حافظی میکنی؟کمال:هنوز نه بابد یه گره بزرگ رو بازش کنم برای همین یه بار دیگه تو و اوزان رو میبینم …قادر نگران دیداره کمال و عامر هستش و فکر میکنه کمال میخواد باهاش تسویه حساب کنه به ویدا زنگ میزنه و اکیا متوجه میشه..اکیا به لیلا زنگ میزنه میگه نگرانم لیلا هم میگه تو نگران نباش خبری شد بهت خبر میدم …
عامر هم میره پیش کمال و باهم از آسانسور میرن بالا تا حرف بزنن

 

منبع : تاپ ناز

 

دانلود سریال اکیا قسمت 100 ,دوبله فارسی قسمت 100 سریال اکیا,سریال ترکی اکیا قسمت